محمدرضا متین فر
 
وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه

۱۰ سال انفصال از خدمت در انتظار وزیری که نتواند مجلس را قانع کند

🔹طرحی در دستور کار مجلس قرار گرفته که در صورت تصویب نهایی، هرکدام از وزرا که اکثریت نمایندگان حاضر در مجلس حداقل ۳ بار از پاسخش به سوال و یا سوالات نمایندگان مجلس قانع نشوند، پس از اتمام دوران وزارت از نامزدی در موارد مشخص، به مدت ده سال محروم است.


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه ۱۴۰۰/۰۲/۱۱ توسط محمدرضا متین فر
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۹/۱۱/۰۸ توسط محمدرضا متین فر
نوشته شده در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۹/۱۱/۰۷ توسط محمدرضا متین فر
نوشته شده در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۸/۱۷ توسط محمدرضا متین فر
شورای نگهبان طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی را با ۸ ایراد و یک تذکر به مجلس اعاده کرد

متن فعلی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب ۱۳۷۸ با اصلاحات بعدی را اینجا بخوانید

به گزارش اداره کل روابط عمومی شورای نگهبان، طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی مصوب جلسه مورخ دهم آبان ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار مجلس شورای اسلامی در جلسات متعدد شورای نگهبان مورد بحث و بررسی قرار گرفت که نظر این شورا به شرح زیر اعلام می‌گردد:

۱- ماده ۳ موضوع اصلاح تبصره یک ماده ۹ قانون، با عنایت به موارد ۸ و ۹ اصلاحی قانون ابهام دارد؛ همچنین قسمت اخیر تبصره ۸ این ماده از این جهت که مشخص نیست تأیید شورای نگهبان را می‌خواهد یا خیر، مبهم است؛ پس از رفع ابهامات اظهارنظر خواهد شد.

۲- در ماده ۴ ، افزودن عبارت « و کارت ملی» از این جهت که در صورت عدم صدور کارت ملی برای بعضی اشخاص موجب کاهش مشارکت می‌گردد، مغایر بند ۸ و قسمت اخیر بند ۱۰ اصل ۳ قانون اساسی شناخته شد.

۳- در ماده ۷ موضوع اصلاح تبصره ۲ ماده ۳۱، انتخاب یک نفر از اعضای شورای مذکور به انتخاب شورای اسلامی شهرستان یا بخش در خصوص انتخابات مجلس خبرگان رهبری، مغایر اصل ۱۰۸ قانون اساسی شناخته شد.

۴- ماده ۱۱ موضوع اصلاح ماده ۵۷ قانون و نیز تبصره‌های این ماده، مغایر اصل ۹۹ قانون اساسی است.

۵- در ماده ۱۴ موضوع اصلاح ماده ۶۱ قانون، عبارت «رضایت مالکان یا متصرفان» نسبت به مالکان و متصرفانی که ذی‌حق نباشند، اشکال دارد.

۶- عبارت اخیر ماده الحاقی ۲ موضوع اصلاح بند ۱ ماده ۶۶ قانون، ابهام دارد پس از رفع ابهام اظهارنظر خواهد شد.

۷- نظر به اینکه به موجب اصل ۱۰۸ قانون اساسی، تصویب قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان، کیفیت انتخابات آنها و … در صلاحیت خود آنان است، علیهذا در مواردی که در این مصوبه نسبت به انتخابات مجلس خبرگان تعیین تکلیف گردیده، واجد اشکال بوده و مغایر اصل مذکور می‌باشد.
البته مجلس شورای اسلامی می‌تواند در صورت نبود منع از طرف مجلس خبرگان، قانون مربوط به برگزاری انتخابات مجلس را هماهنگ با آن تصویب نماید.

۸- با عنایت به اینکه مبنای برگزاری انتخابات در قوانین فعلی به روش دستی است و نظر به اینکه در این مصوبه دستگاه‌های ذی‌ربط ملزم به برگزاری انتخابات با استفاده از روشهای نوین در تمام مراحل انتخابات گردیده‌اند، بنابراین در مواردی که برگزاری انتخابات به روش نوین نیازمند پیش‌بینی مقررات متناسب با آن می‌باشد، مقررات مربوط باید بر این اساس تنظیم و تصویب گردد تا امکان برگزاری و نظارت فراهم شود.

تذکر:

– در این مصوبه واژه «کاندیدا» به «نامزد» اصلاح گردد.


برچسب‌ها: شورای نگهبان طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجل
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۴/۰۹/۰۹ توسط محمدرضا متین فر
جای خالی قانونی مدون برای سازمان‌های مردم‌نهاد

گروه حقوقی: سازمان‌های مردم‌نهاد یا سمن‌ها چند سالی است که به جای واژه «NGO» برگزیده شده است. در حقوق عمومی‌سازمان‌های مردم نهاد به عنوان واسطه بین مردم و حکومت به تامین اهداف دو طرف کمک می‌کنند.

دکتر غلامرضا مدنیان، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه‌ در گفت‌وگو با «حمایت» به تبیین کارکردهای سازمان‌ مردم‌نهاد پرداخته است که در ادامه می‌خوانید:


برچسب‌ها: جای خالی قانونی مدون برای سازمان‌های مردم‌نهاد

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۲/۱۰/۱۷ توسط محمدرضا متین فر
لوایح جدید، خلاهای قانونی را رفع می‌کند

گروه قضایی: سعیده جلادتی - در چند سال اخیر آمار قابل توجهی از لوایح و طرح‌های قضایی و حقوقی به مجلس ارایه شدند که خلأ آنها احساس می‌شد. لایحه پلیس قضایی، آیین دادرسی کیفری، جامع وکالت و حمایت از کودکان و نوجوانان بخشی از این موارد است که می‌تواند به گفته مسئولان و فعالان عرصه حقوقی و قضایی، بسیاری از مشکلاتی را که در این زمینه وجود دارد رفع کند.

«محمدعلی اسفنانی»، سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با «حمایت»‌ با یادآوری برخی از این لوایح و طرح‌ها، اظهار کرد با تصویب این لوایح، تحولی شگرف در امور قضایی و حقوقی ایجاد می شود. 


برچسب‌ها: لوایح جدید, خلاهای قانونی را رفع می‌کند

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۲/۱۰/۰۸ توسط محمدرضا متین فر
كليه مصوبات مجلس بايد به شوراي نگهبان فرستاده شود، تا از لحاظ انطباق با موازين اسلامي و قانون اساسي مورد بررسي قرار گيرد و تا زماني كه شوراي نگهبان مصوبه مجلس را تاييد نكند، آن مصوبه جنبه قانوني پيدا نمي‌كند.
به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، با پيشرفته شدن زندگي، قواعد زندگی نیز  پيچيده‌تر شده به گونه‌اي كه امروزه انسان‌ها براي بيشتر امور زندگي نياز به آگاهی از قوانين و مقررات خاصي دارند و این در حالی است که انسانها از همان آغاز خلقت دريافتند كه بقاي اجتماع با آشوب و زورگويي امكان‌پذير نيست و ناچار بايد قواعدي را بر روابط خود بر قرار کنند و مجموع اين قواعد را حقوق يا قانون مي‌ناميم. بنابراین تصور بقاي يك جامعه بدون قانون و حقوق امكان ندارد.

برچسب‌ها: فرآیند قانون‌گذاری در ایران

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۱۲ توسط محمدرضا متین فر
حق دسترسی به اطلاعات که در قانون اساسی پیش‌بینی شده هم در تعیین زمامداران، نمایندگان سالم و شایسته و هم در کنترل، نظارت بر سیاست و رفتار زمامداران موثر است.
به گزارش خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، مطابق قانون اساسی، مردم حق دسترسی به اطلاعات را دارا بوده و اصل آزادي اطلاعات در قانون ‏اساسي ايران صراحتا مورد پذيرش واقع شده است اما اسثنائاتي بر آن وارد است. 

اصل 24 قانون اساسي ايران، حد آزادي مطبوعات و نشريات را تا جايي مي‌داند كه مخل به مباني اسلام و يا ‏حقوق عمومي نباشد. قانون مجازات اسلامي نيز در ماده 640 در مقام بيان يكي ديگر از موارد ممنوعه و ‏مستثنيات آزادي فوق‌الذكر است يعني انجام اعمالي كه منجر به جريحه دار كردن عفت و اخلاق عمومي شود. 

در سال 1383، لايحه‌اي تحت عنوان "لايحه انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات" از طرف هيات دولت ‏وقت به مجلس شوراي اسلامي ارسال شد، كه در نهايت پس از حدود چهار سال بحث و بررسي درباره جنبه‌‏هاي مختلف اين لايحه، مجلس آن را با اصلاحاتي اساسي در تاريخ 87.2.25 تصويب و جهت اظهارنظر به ‏شوراي نگهبان فرستاد. ‏

آن‌طور که از محتواي اين قانون برداشت مي‌شود مي‌توان گفت به طور خلاصه، منظور از آزادي اطلاعات، ‏آزادي دسترسي افراد جامعه به اطلاعات موجود در موسسات عمومي و برخي موسسات غيرعمومي است. ‏ 

ماده 2 اين لايحه چنين مقرر مي دارد: ‏ ‏هر شخص ايراني حق دسترسي به اطلاعات عمومي را دارد، مگر آنكه قانون منع كرده باشد. استفاده از ‏اطلاعات عمومي يا انتشار آنها تابع قوانين و مقررات مربوط خواهد بود. ‏ 
 
در فصل پنجم بند اول کميسيون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات که  به د�دن به صلح و نجات از بحران نیز موثر است.

برچسب‌ها: اهمیت حق دسترسي به اطلاعات در قانون اساسي
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۲ توسط محمدرضا متین فر
بهره‌گیری از ساز وکار نسخ در فرآیند قانونگذاری

گروه حقوقی- عمر یک قانون محدود است و سرانجام به پایان می‌رسد. دلایل مختلفی وجود دارند که به عمر یک قانون پایان می‌دهند که مهم‌ترین و شناخته‌‌شده‌ترین آنها نسخ است. نسخ قوانین به دو شکل صریح و ضمنی انجام می‌شود و ممکن است تمام یا بخشی از یک قانون را بی‌اعتبار کند.

درباره نسخ قوانین و شرایط خاصی که برای آن لازم است با دکتر اقبال‌علی میرزایی، عضو هیات علمی دانشگاه شهر‌کرد به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.


برچسب‌ها: بهره‌گیری از ساز وکار نسخ در فرآیند قانونگذاری

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۲/۰۸/۲۷ توسط محمدرضا متین فر
تاکید قانون اساسی بر تضمین حقوق مردم

ابوالقاسم شم‌آبادی

تضمین حقوق مردم به عنوان مهم‌ترین آرمان حاکمیت قانون در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. به طوری که برای تحقق این آرمان مهم، قانون اساسی در حوزه‌های مختلف حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اداری، اصول مهمی را یادآور شده است. به این منظور تأکید بر عدالت اجتماعی، ضرورت کاهش شکاف طبقاتی و رسیدگی به زندگی مستضعفین، هم در قانون اساسی تبلور یافت و هم در عمل زمینه لازم را برای افزایش تصدی فعالیت‌های اقتصادی توسط دولت فراهم کرد. بر اساس این ایدئولوژی و با تأکید بر عدل و قسط اسلامی و اجرای سیاست‌های مساوات‌گرایانه، اقدام‌های وسیعی برای توزیع عادلانه‌تر درآمد صورت گرفت تا عدالت اجتماعی هر چه بیشتر به عنوان رکن مهم و بنیادین اصل حاکمیت قانون تحقق یابد. با توجه به موارد فوق‌الذکر، محورها و حوزه‌هایی که به عنوان رابط میان مردم، حکومت و نظام سیاسی در قانون اساسی از لحاظ اندیشه‌ای و نظری تبلور می‌یابد، گسترده و متنوع است. این محورها شامل حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و قضایی است. به همین علت، حقوقی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی برای انسان ترسیم شده است، از لحاظ نظری جامعیت دارد و تمام حقوق و نیازهای انسان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این حقوق که در ارتباط با اجتماع، نظام سیاسی و جمع است، همان موارد مربوط به تضمین حقوق مردم محسوب می‌شود. با نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، باید گفت که در حوزه‌های متفاوت حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اداری و نظامی، اصول و حقوقی که به اجتماع و دولت جمهوری اسلامی مربوط می‌شود، جزو اهداف جامع نظام سیاسی قرار گرفته و برای افراد جامعه و اجتماع تضمین‌کننده است، بنابراین به دلیل اینکه به جامعه و نظام سیاسی ارتباط پیدا می‌کند و نقش مهمی در تضمین حقوق مردم دارد، به عنوان آرمان اصلی در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران مطرح است. این حوزه‌ها به طور خلاصه شامل این موارد است:


حوزه حقوقی و اقتصادی

در حوزه حقوقی و قضایی، اصول و اهدافی حقوقی در قانون اساسی آمده است که در مورد تضمین حقوق مردم است و تحقق آن نقش بسیار زیادی در دست‌یابی به عدالت اجتماعی دارد؛ مطابق اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم ایران از هر قوم و قبیله‌ای که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد و زبان سبب امتیاز نخواهد بود. علاوه بر آن برای تضمین این تساوی و احترام به مردم، تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد. توجه به یک نکته در اینجا ضروری است و آن اینکه تحقق اصل تساوی حقوق مردم، حقوق دیگری را در قانون اساسی متبلور کرده است. پیرو همین عقیده و مطابق اصل سی و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در همه دادگاه‌ها طرفین حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند و اگر توانایی انتخاب وکیل نداشته باشند، باید برای آنان امکانات تعیین وکیل فراهم شود. همچنین در حوزه اقتصادی؛ اصول، اهداف و حقوقی به شرح ذیل ترسیم شده، که برای فرد در حوزه اجتماع، امنیت‌بخش است؛ مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت باید اقتصاد صحیح و عادلانه‌ای بر طبق ضوابط اسلامی، به منظور رفاه، رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محرومیت، در زمینه‌های تغذیه، مسکن، کار، بهداشت و تعمیم بیمه پی‌ریزی کند و برای تحقق این هدف، دولت باید تبعیضات ناروا را رفع و امکاناتی عادلانه برای همه ایجاد کند؛ و در همین زمینه، دولت موظف شده است از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات تأمین اجتماعی برای بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی و بی‌سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث، سوانح، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی، به صورت بیمه و غیره، تدارک ببیند.


حوزه فرهنگی و اجتماعی

در حوزه فرهنگی و اجتماعی، اصول و اهدافی ترسیم شده که برای فرد در اجتماع امنیت‌بخش است. مطابق قانون اساسی، دولت باید محیطی مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان، تقوا و مبارزه با تمام مظاهر فساد و تباهی ایجاد کند؛ البته نکته ظریفی که ما را به تکلیف دیگر دولت در حوزه فرهنگی رهنمون می‌کند، رشد فضایل اخلاقی است. بر این اساس دولت مکلف شده است سطح آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌ها را با استفاده صحیح از مطبوعات، رسانه‌های گروهی و وسایل دیگر بالا ببرد. علاوه بر مورد قبل، قانون اساسی در اصل سوم خود مقرر کرده است تا دولت وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه افراد ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند.


حوزه اداری و سیاسی

حکومت بر مردم و مدیریت جامعه دارای دو بعد سیاسی و اداری است: مدیریت سیاسی، در مورد مسایل کلی نظام و مربوط به مسایل جمعی است و اعمال آن در سطح زمامداری و از طریق قوای عالیه صورت می‌گیرد. همچنین مدیریت اداری، مربوط به استقرار نظم، احقاق حقوق مردم و تأمین نیازمندی‌های همگانی است و اعمال آن در سطح مسئولان اداری، از راه ارتباط روزمره با مردم است. اصل کلی در مدیریت سیاسی، بر اساس مودت و نزدیکی با مردم و در مدیریت اداری، بر پایه سادگی و دوری از تکلف، پایه‌ریزی می‌شود. در این خصوص، به موجب اصل سوم قانون اساسی دولت موظف است همه امکانات خود را برای محو هر گونه استبداد، خودکامگی و انحصارطلبی و نیز ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیرضروری به کار بگیرد. به عنوان نکته پایانی این نتیجه را از مطالب بالا می‌توان گرفت که با اجرای دقیق اصول قانون اساسی می‌توان به آرمان حاکمیت قانون که همان تضمین حقوق مردم است، دست یافت.


برچسب‌ها: تاکید قانون اساسی بر تضمین حقوق مردم
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه ۱۳۹۲/۰۸/۱۱ توسط محمدرضا متین فر
سازوکارهای نظارت مجلس بر اعضای شوراهای اسلامی شهر

مرصع اسپهبدی نیا*

شوراهای اسلامی شهر مهم‌ترین رکن تصمیم‌گیرنده یک شهر محسوب می‌شوند به طوری که برخی معتقدند این نهاد در جایگاه پارلمان یا قوه مقننه یک شهر است. در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا ممکن است این نهاد که خود در جایگاه قوه مقننه شهر است توسط قوه مقننه کشور یا همان مجلس شورای اسلامی نظارت شود؟ پاسخ مثبت است. 


حضور در جلسات شوراهای اسلامی شهر

با توجه به اینکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان نماد انتخاب همگانی در یک شهر هستند پس باید قاعدتا این نمایندگان بتوانند در جایگاه نماینده یک شهر در جلسات شوراهای اسلامی شرکت داشته باشند. بر همین اساس است که مطابق ماده 10 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب 1375، پاره‌ای از مقام‌ها می‌توانند در جلسات شورای اسلامی حوزه مسئولیت خود بدون حق رای شرکت کنند. نمایندگان در مجلس شورای اسلامی از جمله این مقام‌ها هستند. حضور نمایندگان در این جلسات به واقع بر شیوه عمل شوراها تاثیر می‌گذارد و نیز اطلاعات لازم را به منظور اعمال نظارت در اختیار نمایندگان قرار می‌دهد. این موضوع نشان می‌دهد که نمایندگان با اقدام‌های خود می‌توانند بر عملکرد شوراها در تصمیم‌گیری و اداره امور شهر تاثیر بگذارند، علاوه بر اینکه شان نماینده نیز این امر را توجیه می‌کند.


عضویت نمایندگان در هیات مرکزی حل اختلاف

مهم‌تر اینکه سه نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (دو نفر از اعضای کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور و یک نفر از اعضای کمیسیون اصول 88 و 90 قانون اساسی) در هیأت مرکزی حل اختلاف و رسیدگی به شکایاتی که به منظور رسیدگی به شکایات مبنی بر انحراف شوراها از وظایف قانونی تشکیل می‌شوند، عضویت دارند. در اینجا نیز عضویت نمایندگان به معنای نظارت بر عملکرد شوراهای اسلامی شهر است.


عضویت نمایندگان در هیات حل اختلاف استان

نکته دیگر در مورد سازوکار نظارت عضویت دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (استان مربوط) در هیات حل اختلاف و رسیدگی به شکایات استان است. به این سازوکار در ماده 79 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور اشاره شده است. همچنین بر اساس ماده 80 قانون فوق‌الذکر در صورتی که شوراهای تحت نظارت این هیأت‌ها در مدت مقرر قانونی در پاسخ به اعتراض به مصوبات از نظر ذی‌ربط ارجاع ‌شود، این هیات موظف است ظرف بیست روز به موضوع رسیدگی و اعلام نظر کند که این نشان‌دهنده اهمیت جایگاه شوراهای اسلامی است که به نوعی اقدام به قانون‌گذاری محلی می‌کنند و مهم‌تر اینکه عضویت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در هیات حل اختلاف استان نشان دهنده نظارت بر قانون‌گذاری محلی و عملکرد شوراهای شهر است. افزون بر این هرگاه شورا اقدام‌هایی بر خلاف وظایف مقرر یا مخالف مصالح عمومی کشور و یا حیف و میل و تصرف غیر مجاز در اموالی که وصول و نگهداری آن را به نحوی به عهده دارد صورت دهد، به پیشنهاد کتبی فرماندار، موضوع برای انحلال شورا به هیأت حل اختلاف استان ارجاع می‌شود. این هیات پس از رسیدگی به شکایات، می‌تواند شوراهای روستا را منحل کند و در مورد سایر شوراها، در صورت انحراف از وظایف قانونی، به هیات مرکزی پیشنهاد انحلال می‌دهد که این سازوکار نشان‌دهنده نوعی نظارت بر عملکرد شوراها توسط مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان آنهاست زیرا علاوه بر عضویت نمایندگان مجلس در هیأت استان، در هیات مرکزی حل اختلاف نیز این نظارت به صورت دقیق صورت می‌گیرد. قابل ذکر است که در اینجا شوراها نیز به نوعی حمایت شده‌اند زیرا در ادامه همین ماده آمده است؛ شوراهای منحل شده می‌توانند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ رای در اعتراض به دادگاه صالح شکایت کنند و دادگاه مکلف است خارج از نوبت به این شکایات رسیدگی کند.


ضمانت اجراهای نظارت بر شوراها توسط مجلس

نکته مهم در مورد نتایج این نظارت است که قانون شوراها در ادامه بر ضمانت اجراهای نظارت بر نمایندگان می‌پردازد. در صورتی که مصوبات شوراها مخالف قانون یا خارج از اختیارات شوراها باشد هیات نظارت آنها را ابطال می‌کند. همچنین مطابق ماده 82 قانون شوراها در صورتی که هر یک از اعضای شوراها شرایط عضویت را از دست داده یا در اجرای وظایف قانونی خود مرتکب قصور یا تقصیر شده باشد یا اقدامی که موجب توقف یا اخلال در اجرای وظایف شورا شود یا عملی خلاف شئون اعضای شورا مرتکب شده باشد، به یکی از مجازات‌های اخطار کتبی با درج در پرونده شورایی بدون اعلام عمومی اخطار کتبی با درج در پرونده شورایی و اعلان عمومی، کسر از مبالغ دریافتی بابت عضویت در شورا (حقوق، حق الجلسه و عناوین مشابه) حداکثر تا یک سوم از یک ماه تا یک سال محرومیت از عضویت در هیات رییسه و نمایندگی در شوراهای فرادست و عناوین مشابه حداقل به مدت یک سال سلب عضویت موقت از یک ماه تا یک سال، سلب عضویت برای باقی مانده دوره شورا، ممنوعیت ثبت نام در انتخابات شوراها برای مدت حداقل یک دوره، سلب عضویت دایم از عضویت در شورا و ممنوعیت ثبت نام در انتخابات شوراها محکوم می‌شود. اعضایی که به سایر مجازات‌ها محکوم شده‌اند می‌توانند ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ رای به هیات حل اختلاف مرکزی شکایت کنند و هیات مذکور خارج از نوبت به موضوع رسیدگی خواهد کرد. همچنین مطابق ماده 82 مکرر قانون شوراها رسیدگی به اتهامات اعضای شورای روستا و بخش،‌ به پیشنهاد شورای شهرستان و یا فرماندار، در مورد شورای شهر و شهرستان، به پیشنهاد شورای استان و یا استاندار و تصویب هیات حل اختلاف استان و در مورد اعضای شورای استان، به پیشنهاد شورای عالی استان‌ها و استاندار و در مورد شورای عالی استان‌ها، به پیشنهاد وزیر کشور و تصویب هیات حل اختلاف مرکزی صورت می‌گیرد.

*وکیل پایه یک دادگستری


برچسب‌ها: سازوکارهای نظارت مجلس بر اعضای شوراهای اسلامی شهر
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه ۱۳۹۲/۰۸/۰۴ توسط محمدرضا متین فر
يك وكيل دادگستري گفت: بر اساس ماده 1085 قانون مدنی، زن مي‌تواند تا زمان پرداخت مهريه از سوي زوج، از ايفاء وظايفي كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند، مشروط بر آنكه مهر وي حالّ باشد و اين امكان امتناع از انجام تعهد تا ايفاي تعهد طرف مقابل در عقود معاوضي را "حق حبس" مي‌گويند.
"سيد‌علي شاه‌صاحبي" در گفتگو با خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، با اشاره به مساله حق حبس زوجه و شرایط استفاده از آن گفت: بر اساس ماده 1085 قانون مدنی، زن مي‌تواند تا زمان پرداخت مهريه از سوي زوج، از ايفاء وظايفي كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند، مشروط بر اينكه مهر وي حالّ باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود و اين امكان امتناع از انجام تعهد تا ايفاي تعهد طرف مقابل در عقود معاوضي"حق حبس" ناميده مي‌شود. 
  
وي با اشاره به شرایط اعمال حق حبس گفت: چنانچه مهريه حال باشد، برابر ماده 1083 قانون مدني مهر مي‌تواند به صورت‌های کلی یا جزئی حال و يا به وعده باشد. 

اين وكيل دادگستري ادامه داد: چنانچه مهر موجل باشد، زوجه زماني حق مطالبه مهر خود را خواهد داشت كه موعد آن فرا رسیده باشد، که در این صورت زوج نیز می‌تواند ايفاء وظايف زناشويي را از زوجه طلب کند و در این شرایط زوجه نمي‌تواند به حق حبس خود استناد كند.  
 
اسدي تصريح كرد: چنانچه زوج ايفاي وظايف زناشويي را از زوجه طلب نکند و زمان پرداخت مهريه و یا مهریه وعده‌دار نيز نرسيده باشد، زوجه حق استفاده از حبس خود را دارد، چراكه به موجب ماده 1082 قانون مدني به محض وقوع عقد نكاح، زوجه مالك مهر مي‌شود. 
 
وي اظهار داشت: بر اساس ماده 1086 قانون مدني، چنانچه زوجه قبل از اخذ مهريه به ايفاء وظايف زناشويي عمل نكرده و يا زوجه قبل از گرفتن مهريه، با میل خود، از زوج تمكين خاص کند، حق حبس وي ساقط و ديگر اجازه امتناع از تمكين و ساير وظايف زناشويي را ندارد.  
  
اين وكيل دادگستري با اشاره به اعسار زوج و حق حبس گفت: اعسار زوج حق حبس زوجه را ساقط نمی‌کند، چرا كه مطالبه و وصول مهریه از زوج میسر نیست و امكان گرفتن مهر با استفاده از حق حبس ملازمه‌ای را در بر ندارد.

اسدي در ادامه افزود: احکام تقسیط مهریه به منزله تعیین اجل برای پرداخت مهریه نيست، زیرا اجلي كه بدين شکل بر زوجه تحميل مي‌شود، دلالت بر اراده وي بر سقوط حق حبس ندارد. 
  
وي با اشاره به علم زوجه بر اعسار زوج گفت: چنانچه زوجه در حین عقد مطلع باشد که زوج قادر به پرداخت مهريه نيست و با اين وصف به عقد ازدواج وي در آيد نه تنها نمي‌تواند به لحاظ عدم قدرت و استطاعت زوج بر پرداخت مهريه تقاضاي بطلان عقد را کند، بلكه مجاز به استفاده از حق حبس خود نيز نيست، بنابراين بايد پس از عقد، با درخواست زوج به ايفاء وظايف زناشويي اقدام کند، در غیر این صورت ناشزه محسوب می‌شود.
  
اين وكيل دادگستري در پايان با تاكيد بر آثار اعمال حق حبس گفت: زوجه  تا دریافت تمامي مهریه مکلف به تمكين خاص و ايفاء وظايف زناشويي نيست و در صورت تقسيط مهريه حق حبس زوجه تا اتمام پرداخت اقساط باقي مي‌ماند و همچنين اعمال حق حبس مسقط حق نفقه زوجه نیست.

برچسب‌ها: حق حبس زوجه و شرایط استفاده از آن در قانون اساسي
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۴ توسط محمدرضا متین فر
يك وكيل دادگستري گفت: اكثريت ملت ايران را مسلمان تشكيل مي‌دهند و اقلیت‌های مذهبی تنها تعداد بسیار محدودی از مردم را شامل می‌شوند، با اين حال آن‌ها حق انتخاب نماینده از میان خود را در مجلس شورای اسلامی داشته و بدین وسیله از حق قانون‌گذاری و دخالت در تعیین سرنوشت خود و نظامی که در آن زندگی می‌کنند، بهره مي‌برند، كه این همان معنای واقعی آزادی مذهب است.
"عباس اسدي" در گفتگو با خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، با اشاره به آزادي مذاهب در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران گفت: اسلام نه تنها به مقوله تفکر بها داده است، بلکه آن را یکی از واجبات می‌داند.

وي ادامه داد: تفکر از ديدگاه اسلام، آزاد و واجب شمرده شده و میان آزادی تفکر و آزادی عقیده نيز تفاوت بسیاری وجود دارد و از دیدگاه اسلام عقیده‌ای قابل احترام است که بر مبنای تفکر باشد.

اين وكيل دادگستري تصريح كرد: اسلام عقایدی را که بر مبنای وراثت، تقلید، جهالت و عدم تفکر در مقابل عوامل ضد فکر در انسان ایجاد می‌شود را به نام آزادی عقیده نمی‌پذیرد.

اسدي با اشاره به اصل سيزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که ملحم از قوانین حیات بخش اسلام است، گفت: جمهوري اسلامي ايران تنها آن دسته از اقلیت‌های مذهبی را به رسمیت می‌شناسد که بر اساس تفکر صحیح بنا شده‌اند.

وي در ادامه افزود: بر اساس فرهنگ و موازین اسلامی آزادی عقیده زماني محترم است که بر مبنای تفکر صحیح ایجاد شده باشد و عقیده‌ای که هم راست با تفكر نباشد، هرگز از دیدگاه اسلامی پسندیده نخواهد بود، بلکه از نظر اسلامی چنین آزادی عقیده‌ای، آزادی اسارت و در بند و زنجیر بودن است.

اين وكيل دادگستري اظهار داشت: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول 12 و 13، مذاهب و ادیانی را به رسمیت می‌شناسد که بر مبنای تفکر صحیح و جهان بینی واقع گرایانه ایجاد شده‌اند و این امتیاز و برتری بدان جهت است که اسلام با وجود اعلان آزادی طبیعی عقیده، به ایدئولوژی فرد و جامعه اهمیت فراوان قائل شده و شخصیت انسانی را از زاویه عقیده و ایمان ارزیابی می‌کند.

اسدي ادامه داد: احترام و ارزش انسانی و حقوقی در مورد فرد و جامعه به تناسب ارزش مبانی ایدئولوژی مشخص می‌شود و در این ارزیابی به اختلافات صوری و مسائل ظاهری از قبیل خون، رنگ پوست، سابقه نژادی و اصالت و توجهی مبذول نمی‌شود.

وي در ادامه افزود: اسلام بر اساس احترام خاصی که نسبت به پیامبران بزرگ الهی قائل است، برای فرد و یا گروه‌هایی که مدعی پیروی از این پیامبران عظیم الشأن هستند نیز به دیده احترام می‌نگرند.

اين وكيل دادگستري تصريح كرد: احترام به ایدئولوژی اصیل پیامبران موجب شده که گروه‌های مذکور در فقه اسلامی از نظر قانونی و حقوقی از امتیازات و برتری‌های خاصی برخوردار باشند كه نمونه این برتری را ما در قانون «قرارداد ذمه» به خوبی مشاهده می‌کنیم. 

اسدي ادامه داد: طی یک معاهده دو جانبه افراد غیر مسلمان با شرايطي خاص در جامعه اسلامی به طور رسمی با مسلمانان متحد گشته و تشکیل ملتي واحد را می‌دهند که این نوع تابعیت قراردادی در اصطلاح فقه اسلامی تحت عنوان «ذمه» نامیده می‌شود. 

وي اظهار داشت: مسلمانان و دولت اسلامی در برابر دو نوع الزام در خصوص عقد قرارداد ذمه قرار گرفته‌اند، در ابتدا باید گروه‌های مذهبی را به عقد قرارداد ذمه دعوت کنند و بدون دعوت رسمی قادر به هیچ نوع تعرض و درگیری با آنان نخواهند بود و دوم آن كه، هرگاه پیشنهاد انعقاد قرارداد ذمه از سوي گروه‌های مذهبی (یهودیان، مسیحیان، مجوسیان) به مسلمانان ابلاغ شود دولت اسلامی موظف به پیشنهاد صلح و عقد پیمان ذمه واجب خواهد بود، چرا كه اصل پذیرش قرارداد ذمه هیچ‌گاه تابع مصلحت جامعه اسلامی نبوده و دائما بطور ضروری و اجباری تلقی می‌شود و بدین ترتیب این اصل ضروری به عنوان یک حق مشروع برای اقلیت‌های مذهبی بطور دائم منظور خواهد شد. 

اين وكيل دادگستري با اشاره به اصل بیست و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گفت: بر اساس اين اصل احزاب، جمعیت‌ها، انجمن‌های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته شده، آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند و هیچ کس را نمی‌توان از شرکت در آن‌ها منع کرد و یا به شرکت در یکی از آن‌ها مجبور ساخت.

اسدي ادامه داد: در مواقعی که اعتقادات مذهبی مغایر با نظم عمومی و اخلاق حسنه یک کشور باشد در آن زمینه محدودیت‌هايی از سوي دولت‌ها وضع و اعمال می‌شود و وضع چنین محدودیت‌هايی آزادی اتباع آن کشور را از جهت اعتقادات مذهبی محدود می‌کند.

وي تصريح كرد: در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا پس از اصلاحاتی که در آن بعمل آمده و این اصلاحیه از تاریخ 15 دسامبر 1791 میلادی دارای قدرت اجرائی شده چنین آمده است: کنگره هیچ قانونی وضع نخواهد کرد که بنابر آن، مذهبی تأسیس و یا از آزادی مذهبی جلوگیری شود و قانونی که آزادی نطق و بیان و آزادی مطبوعات را محدود سازد، یا حق ملت را از حیث تشکیل اجتماعات آرام سلب کند، یا حق کسی را از حیث نظم به دولت به منظور ترمیم خسارات خود تهدیدکند.

اين وكيل دادگستري با اشاره به اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا گفت: قبل از اصلاحات قانون اساسی ایالات متحده آمریکا مطلبی در خصوص آزادی مذهب در قانون اساسی وجود نداشت با اين حال پس از مدتی به ضرورت ذکر آن در قانون اساسی پی برده و به عنوان یک ماده و اصل در قانون اساسی گنجانده شد.

 اسدي با تاكيد بر  ماده یکصد و بیست و پنج قانون اساسی اتحاد جماهیر شوری گفت: بر اساس اين قانون، آزادی سخنرانی، آزادی انجام فرائض مذهبی آزادی تشکیل جلسات و اجتماعات سیاسی، آزادی مشایع و تظاهرات خیابانی و آزادی تشکیل انجمن‌ها بطور دقیقی بستگی به تصمیمات اتخاذی از سوی مقامات اداری و قضايی بر اساس بررسی‌های انجام شده توسط ارگان‌های رهبر حزب دارد. 

وي ادامه داد: پس از بررسی اجمالی قوانین اساسی کشورهای مختلف دنیا در خصوص توجه به آزادی مذهب چنین می‌توان نتیجه گرفت که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این زمینه کامل‌ترین مقررات را داشته و در عین حال بیشترین آزادی را برای مذاهب و گروه‌هايی که دارای عقایدی غیر از اسلام هستند قائل شده است. 

اين وكيل دادگستري در پايان با اشاره به اصل شصت و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گفت: اكثريت ملت ايران را مسلمان تشكيل مي‌دهند و اقلیت‌های مذهبی تنها تعداد بسیار محدودی از مردم را شامل می‌شوند، با اين حال آن‌ها حق انتخاب نماینده از میان خود را در مجلس شورای اسلامی داشته و بدین وسیله در قانون‌گذاری و حق دخالت در تعیین سرنوشت خود و نظامی که در آن زندگی می‌کنند را بصورت کامل دارند كه این همان معنای واقعی آزادی مذهب است.

برچسب‌ها: اقليت‌ها در قانون اساسي ايران از چه حقوقي برخوردار
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه ۱۳۹۲/۰۷/۱۳ توسط محمدرضا متین فر
ممنوعیت افشای مکالمات و مراسلات در قوانین ایران

گروه حقوقی - اسرار و اطلاعات شخصی شهروندان مورد حمایت قانون اساسی قرار دارد، یعنی بالاترین قانون موجود در کشور از حریم خصوصی افراد حمایت می‌کند. بنابراین هیچ‌کس حق ندارد که به استراق سمع بپردازد یا نامه‌ها و ایمیل‌های اشخاص را بخواند. در قوانین کیفری برای کسی که به این اصل توجه نکند، مجازات در نظر گرفته شده است.

در گفت‌وگو با کارشناسان حقوقی به بررسی قاعده ممنوعیت تجاوز به حریم خصوصی افراد از طریق استراق سمع و بررسی مراسلات و مکاتبات مردم می‌پردازیم.


برچسب‌ها: ممنوعیت افشای مکالمات و مراسلات در قوانین ایران

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۲۰ توسط محمدرضا متین فر
رئيس‌جمهور پس از رهبری، مناسب‌ترین مقام برای ایفای وظیفه مسئولیت اجرای قانون اساسی است به طوري‌كه پس از تحولات و تغییرات قانون اساسی در سال 1368، اقتدارات رئیس‌جمهور به نحو چشمگیری افزایش یافته است و وي برای ایفای نقش‌های سیاسی محوله دارای ابتكار عمل مؤثر می‏‌باشد.
به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، محتويات سوگند رياست جمهوری بيان كننده نقش حساس و مهمی است كه وی در پاسداری از قانون اساسی، حفظ نظام، دين و ميهن، تضمين حقوق، آزادي‌های مردم و حراست از استقلال كشور بايد داشته باشد. این تكالیف سنگین مستلزم اختیارات فراوانی است كه رئیس‌جمهور براي انجام تكاليفي كه بر عهده دارد نيازمند آن است.

در قانون اساسی 1358، رئیس‌جمهور با داشتن شرایط ویژه مذهبی، ملی، سیاسی و اجتماعی انتخاب مردمی و تأیید رهبری، موقعیت سیاسی و اجتماعی ممتازی داشت. اما علی‌رغم آن، یا فاقد اختیارات لازم بود و یا آن‌كه اقتدارات محدود وي، در تنازع ناشی از عدم تمركز قوه مجریه، در جریان عمل كم اثر و كم نتیجه می‏‌شد. 

پس از تحولات و تغییرات قانون اساسی در سال 1368، اقتدارات رئیس‌جمهور به نحو چشمگیری افزایش یافته است، تا جایی كه اكنون، برای ایفای نقش‌های سیاسی محوله دارای ابتكار عمل مؤثر می‏‌باشد. 
 
"عباس اسدي"حقوقدان و وكيل دادگستري طي يادداشتي به باشگاه خبرنگاران به بررسي اين مهم پرداخته است. 

*وظایف رئیس‌جمهور در اداره امور عالیه كشور 

مسئولیت اجرای قانون اساسی به دو لحاظ حائز اهمیت است یكی آن كه، اساس و شالوده نظام، در كلیه شئون كشور در آن ترسیم و مقرر می‏‌شود و صلاحیت‌ها به موجب آن سازماندهی می‏‌شود؛ دیگر آن كه، تعیین‌كننده حقوق و تكالیفی است كه یك طرف آن حاكم پر اقتدار و طرف دیگر آن افراد نوعا ضعیف قرار دارند. 
 
این قانون آفریننده همه صلاحیت‌ها و مافوق مقاماتی است كه بر اساس آن به وجود آمده‌‏اند و از طرف دیگر، بیان‌كننده حقوق ملتی است كه برای زمامداران لازم‌الاطاعه می‏‌باشد. 

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر آن كه حقوق ملت و نظم زمامداری را بیان می‏‌كند، حاوی قواعد مربوط به نظام اسلامی، عدالت اجتماعی، همبستگی ملی، الگوی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین اصول امنیت قضایی و آزادی‌های فردی و اجتماعی است. بنابراین، اطاعت از این قانون عام‌المنفعه بر همگان لازم است. اجرای صحیح این قانون فراگیر و بنیادین را فقط از طریق نظارت منظم اصولی می‌توان تضمین كرد. 
 
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای پاسداری از این قانون، از نظر تقنینی واجرایی، قائل به تفكیك شده است: 

ـ پاسداری تقنینی بر عهده شورای نگهبان است كه از طریق نظارت بر مصوبات مجلس شورای اسلامی در مطابقت آنها با شرع و قانون اساسی اقدام می‏‌كند. 
 
ـ پاسداری اجرایی، تحت عنوان "مسئولیت اجرای قانون اساسی" بر عهده رئیس‌جمهور قرار گرفته است. 
 
زمینه اولیه سپردن مسئولیت اجرایی قانون اساسی را به رئیس‌جمهور، می‏توان در اصل هفتاد و پنجم پیش‏‌نویس قانون اساسي مشاهده كرد كه وی را بالاترین مقام رسمی كشور پیش‏بینی كرده بود. 
 
در یك نظاره تطبیقی، به نظر می‏‌رسد كه اصل مذكور مقتبس از ماده پنجم قانون اساسی 1958 فرانسه باشد كه اعلام می‏‌دارد: "رئیس‌جمهور مراقب اجرای قانون اساسی است" اما پس از تصویب اصل یكصد و سیزدهم، رئیس‌جمهور "پس از مقام رهبری" عالیترین مقام رسمی كشور است.  
 

به این ترتیب و با توجه به مقام عالی رهبری، نمی‏‌توان از وی مسئولیت تمام عیار اجرای قانون اساسی را متوقع بود. با وجود این، برای این مسئولیت دلایل توجیهی قابل قبولی وجود دارد. 
 
رئیس‌جمهور: 

1 ـ نماینده منتخب و مستقیم مردم و یكی از مظاهر برجسته حاكمیت ملی است "اصل 114" 

2 ـ عالیترین مقام رسمی كشور پس از مقام رهبری است"اصل 113" 

3 ـ مورد تأیید مقام رهبری است "اصل 110" 

4 ـ رئیس قوه مجریه است "اصل 133" 

می‌‏توان رئيس‌جمهور را پس از رهبری، مناسب‌ترین مقام برای ایفای وظیفه مسئولیت اجرای قانون اساسی دانست. 

در اجرای اصل مذكور، فصل دوم "مواد 13تا 16" قانون تعیین حدود اختیارات و مسئولیت‌های ریاست جمهوری اسلامی ایران مصوب 1365.8.22 مقرراتی را بیان داشته است: 

1-به منظور پاسداری از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در اجرای اصل 113 قانون اساسی، رئیس‌جمهور از طریق نظارت، كسب اطلاع، بازرسی، پیگیری، بررسی و اقدامات لازم مسئول اجرای قانون اساسی می‏‌باشد. 

مقررات این ماده به رئیس‌جمهور امكان استفاده از ابزار و لوازم فراوانی را می‏‌دهد تا از طریق آنها اجرای قانون اساسی را تضمین كند. 
 
2 ـ در صورت نقض و تخلف و عدم اجرای قانون اساسی، رئیس جمهور می‏‌تواند به نحوی كه خود مقتضی بداند از طریق اخطار، تعقیب و ارجاع پرونده متخلفین به محاكم قضایی اقدام كند.  
 
در صورت مشاهده تخلف از قانون اساسی در دستگاه‌های قدرت عمومی قانونگذار حق هشدار و اخطار به قوای سه‌گانه را برای رئیس‌جمهور قائل شده است. این گونه اخطارها، هر چند كه اثر حقوقی چندانی را به دنبال ندارد، اما واجد ارزش سیاسی و تبلیغاتی می‏‌باشد. 

رئیس جمهور می‏‌تواند سالی یك بار آمار موارد توقف، عدم اجراء و نقض و تخلف از قانون اساسی را با تصمیمات متخذه تنظیم كند و به اطلاع مجلس شورای اسلامی برساند. 

طرح این گونه آمارها در مجلس، زمینه را برای ارزیابی قضیه احترام به قانون اساسی فراهم مي‌سازد. پس از آن، انعكاس مذاكرات مجلس و بازتاب مطبوعاتی و اجتماعی آن بدون شك آثار ارشادی و فرهنگی خوبی را در جهت تقویت اعتقاد عمومی به اصل حاكمیت قانون، خصوصا قانون اساسی كه پشتیبان آزادی و حقوق مردم است به جای خواهد گذاشت. 
 
 
رئیس جمهور، علاوه بر آنكه مسئولیت نظارت بر اجرای قانون اساسی را بر عهده دارد، خود نیز شخصا مجری بسیاری از اصول قانون اساسی است. صرفنظر از التزام اخلاقی كه رئیس‌جمهور برای آن سوگند یاد كرده است عملا موضوع مراقبت نسبت به اجرای آن اصول توسط وی منتفی است. 

در این خصوص، حق قانونی دیوان عالی كشور نسبت به محاكمه و محكومیت رئیس‌جمهور، به خاطر تخلف وی از وظایف قانونی تا سر حد عزل از سوي مقام رهبری  می‏‌تواند ضمانت اجرای مطمئنی برای اجرای صحیح قانون اساسی به شمار آید. 

برچسب‌ها: وظايف و اختيارات حقوقي رئيس‌جمهور از منظر قانون اس
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۸ توسط محمدرضا متین فر
فصل سوم قانون اساسي در ارتباط با "حقوق ملت"ارزشمندترين فصل و شاه بیت غزل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و رئیس‌جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی و حافظ حقوق ملت نقش انکارناپذیری در سرعت بخشیدن در تحقق اين اصول دارد.
به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، يكي از دغدغه‌هاي رئيس‌جمهور كشورمان توجه به حقوق شهروندي و پيگيري فصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با حقوق ملت است.  
 
فصل سوم قانون اساسي از اصل 42-19 از مباحث محوری نظام‌های سیاسی است كه در قانون‌ اساسی نظام‌های سیاسی بر آن تأكید می‌شود و كشورهای مختلف جهان می‌کوشند آن را سرلوحه قانون اساسی و درخشان‌ترین فصل آن قرار دهند. 
 
یکی از فصول بسیار مهم که شاید ارزشمندترین فصول  قانون اساسی هم باشد فصل سوم است، فصلی که در آن پیرامون حقوق ملت بحث شده است، فصلی مترقی که فارغ از عملی شدن تمام یا بخشی از اصول آن می توان آن‌را شاه بیت غزل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نامید. 
 
"محمدجعفر نعناكار" يك حقوقدان و وكيل دادگستري طي يادداشتي به  باشگاه خبرنگاران به اين مهم پرداخته است. 
 
در طی بیش از سی سال عمر انقلاب اسلامی ایران برخی از موارد فصل سوم مورد غفلت یا کم لطفی قرار گرفته است که البته با عنایت به شرایط و مسايل سیاسی و اقتصادی و حقوقی کشور بخشی عمده‌ای از این نا کامی‌ها قابل توجیه است، البته این توجیه هرگز به معنای عدم مشروعیت و مقبولیت اصول ذکر شده نمی‌باشد و باید سعی دولت‌مردان، سیاسیون، حقوقدانان و جامعه‌شناسان بر این باید تا با ارائه راه حل‌ها و مدل‌های مناسب رفتاری، این عقب ماندگی‌ها نیز جبران شود.
 
از دیگر سو، بخش عمده‌ای از این اصول اجرایی شده و با شدت و ضعف‌هایی نیز در حال اجرا می‌باشد و برخی دیگر از اصول نیز با قوت و حدت در حال اجرا است.  
 
مطابق با اصول حقوق بین‌المللی، قوانین اساسی کشورها عالی‌ترین قوانین است که نشان‌دهنده روح، شخصیت و مدل رفتاری دولت‌ها در مواجهه با مسايل گوناگون بشری می‌باشد. 
 
مطالعه حقوق ملتها در قوانین اساسی نشان‌دهنده درجه تمدن و فرهنگ حکومت‌ها در خصوص رفتار آنان با ملت‌ها و ارزش‌گذاری منزلت مردم در نزد حاکمان است. 
 
اصولی چون برابری انسان‌ها فارغ از رنگ، نژاد، زبان و دین، برابری ملت در برابر قانون، برخورداری مردم از خدمات تامین اجتماعی به معنای اعم آن، کرامت و مصونیت افراد و اشخاص از تعرض، منع تفتیش عقاید، آزادی بیان، منع تجسس در امور زندگی مردم، آزادی احزاب و گروه‌ها، آزادی انتخاب شغل و نوع زندگی، آموزش و پرورش رایگان عموم مردم، حق مسکن، دادخواهی منصفانه و عادلانه، حق دسترسی به وکیل و همچنین جاری بودن اصل برائت، منع شکنجه، منع هتک حرمت، منع سوء استفاده از حق و حق تابعیت تنها بخشی از این حقوق است که به درستی در فصل سوم قانون اساسی نیز به آن اشاره شده است. 

 
هرچند پیگیری و اجرای برخی مسايل مورد اشاره در اصول گوناگون هنوز آن‌طور که باید و شاید مورد عنایت واقع نشده، اما روند رو به رشد حقوق مدنی در ایران و نزج آن با اصول اسلامی به گونه‌ای است که این روند رو به رشد در آینده‌ای نه چندان دور به بلوغ و رشد کامل خود رسیده و همانگونه که تا به حال الگویی بین‌المللی در خصوص احترام به حقوق بشر، صلح و امنیت انسان‌ها بوده است من بعد نیز نقش پر رنگ‌تری را ایفا خواهد كرد. 
 
باید به این نکته نیز اشاره كرد که رئیس‌جمهور نیز به عنوان پاسدار قانون اساسی و حافظ حقوق ملت نقش انکارناپذیری را برای سرعت بخشیدن به اجرای چنین اصولی دارد و امید است اکنون که رئیس جمهور فردی حقوقدان و اسلام‌دان است عزم خویش را بیش از پیش جهت اجرایی نمودن اتم و اکمل چنین اصولی جزم كند.

برچسب‌ها: فصل سوم؛ شاه بیت غزل قانون اساسی
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۷ توسط محمدرضا متین فر
وظایف دولت در 2 تعریف عام و خاص

گروه حقوقی-خط‌مشی و راهبردی که برای سال 1392 انتخاب شده، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی است. با توجه به حضور گسترده و موثری که دولت در حوزه اقتصادی و سیاسی دارد، حماسه‌سازی در این عرصه‌ها بدون همکاری کارآمد دولت امکان‌پذیر نخواهد بود.

اما دولت از نظر حقوقی معانی مختلفی دارد و حوزه‌های متفاوتی را دربرمی‌گیرد. در ادامه نقش دولت به دو معنی عام و به معنی خاص در تحقق حماسه سیاسی و اقتصادی را در گفت‌وگو با کارشناسان مورد بررسی قرار می‌دهیم.


یک کارشناس حقوق عمومی با اشاره به اینکه دولت در معانی مختلفی به‌کار می‌رود خاطرنشان می‌کند: در معنای عام آن، دولت به معنای هیات و نهاد حاکمه است که متشکل از نیروها و نهادهای حاکمیتی متعدد یا متنوع است. محمدرضا دادی می‌گوید: وقتی گفته می‌شود دولت ایران، مراد هیات حاکمه ایران بسان یک شخصیت حقوقی است؛ بنابراین در معنای عام، دولت، ارکان حاکمیت و از جمله قوای سه‌گانه یعنی مقننه، مجریه و قضاییه را در برمی‌گیرد. با توجه به مفهومی که از دولت ترسیم شد، تلاش در مسیر توسعه اقتصادی و سیاسی وظیفه دولت به معنی عام است؛ اما به چه ترتیب؟

حبیب کیانی، کارشناس حقوق عمومی و مدرس دانشگاه توضیح می‌دهد: سیاست در جمهوری اسلامی هدایت و راهبرد و اعمال آن لست و صرف اعمال قدرت نیست. نقش اصلی و راهبردی دولت عبارت است از انتظام بخشیدن به همه اموری که در کشور جریان می‌یابد. نقش و کارکرد دولت معطوف به این موارد است:

الف- در عرصه اقتصادی این کارکرد معطوف به تعادل و توازن برای توسعه یا توسعه متعادل و متوازن است.

ب- در عرصه فرهنگی نیز این نقش معطوف به تعالی معنوی و اخلاقی است.

ج- در عرصه سیاسی هم معطوف به توازن اجتماعی است.

توامانی و تعادل میان توسعه اقتصادی و تعالی فرهنگی به عنوان غایت و علت غایی سیاست و نظام سیاسی اساس و ارکان نقش، کارویژه و کارکرد دولت به معنای عام است.

وی ادامه می‌دهد: بنابراین دولت دارای سه‌گونه هدف و کارکرد فرابخشی، میان‌بخشی و درون‌بخشی است. کار ویژه دولت در بخش اقتصادی، توسعه و تعادل با فراهم کردن زمینه‌ها و زمینه‌سازی پیشرفت و عدالت اقتصادی و در بخش فرهنگی نیز تعادل و تعالی است. حتی در بخش سیاسی و از جمله در محدوده خود دولت نیز دارای هدف و کارکرد توسعه و تعالی‌بخشی و متعادل‌کنندگی سیاسی و دولتی است. کیانی نتیجه می‌گیرد: بدین‌سان دولت با نقش هدایتی و حمایتی خویش اهم کارکردهای اصلی خود را ایفا می‌کند. انجام این کارکردهای توسعه‌ای، تعادلی و تعالی‌بخش دولت به طور یقین بدون رعایت اعتدال و اجتناب از هرگونه افراط و تفریط تندروانه یا کندروانه میسر نیست. 


حماسه‌سازی در پیشبرد وظایف

محمدرضا دادی کارشناس حقوق عمومی با اشاره به اینکه دولت به معنی عام نقش پررنگی در کارکرد سیاسی و اقتصادی کشور دارد، خاطرنشان می‌کند: در راهبرد سال 1392 بر حماسه‌سازی تاکید شده است که بار معنایی خاصی به اقداماتی می‌دهد که در این راستا انجام می‌شود. حماسه گونه‌ای از متون وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگی‌های قومی یا فردی می‌پردازد. به طور کلی حماسه‌های پهلوانی و دینی با ایام و لحظات خاصی از حیات ملی یک قوم در ارتباط است و دورانی که مردمان پیشین با مدنیت ساده و ابتدایی خود در تلاش برای تشکیل ملیت و تمدن خود بوده‌اند. بنابراین تلاش‌های دولت در معنی عام آن باید حماسه‌ساز باشد. ملت ایران با این مفهوم بیگانه نیستند و در چند دهه اخیر چند بار موفقیت‌های آنها رنگ و بوی حماسه به خود گرفته است، در سال پیش رو نیز باید با همت دولت این حماسه‌ها تکرار شود.


نقش قوه قضاییه

این کارشناس حقوقی تلاش در حوزه سیاسی و اقتصادی را از جمله وظایف دولت می‌داند و می‌گوید: این تلاش‌ها، تنها به قوه مجریه محدود نمی‌شود بلکه تمام ارکان حکومت را دربرمی‌گیرد. بدون تردید نقش قوه مجریه و مقننه از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ اما آنچه نباید نادیده گرفت این است که قوه قضاییه نیز زیرمجموعه دولت به معنای عام است و همان‌طور که گفته شد دولت به معنی عام وظیفه توسعه سیاسی، اخلاقی و اقتصادی را برعهده دارد. بنابراین نقش قوه قضاییه را در حماسه اقتصادی و سیاسی نباید نادیده گرفت بخصوص نقش پررنگ آن در اصلاح انحرافات و برخورد با کج‌روی‌ها. 


دولت به معنی خاص 

دولت یازدهم از میانه مردادماه کار خود را شروع کرد و برای چهار سال آینده ابتکار امور اجرایی کشور را در دست خواهد داشت. هنوز بیش از نیمی از سال 1392 باقی مانده است و اگرچه شاهد وقوع حماسه سیاسی در سه ماهه اول این سال بوده‌ایم، هنوز نمی‌توان ادعا کرد که حماسه اقتصادی تحقق پیدا کرده باشد. بنابراین هر چند کار آسانی به نظر نمی‌رسد، انتظار حماسه‌آفرینی از دولت یاز هم وجود دارد. یک کارشناس حقوق عمومی با اشاره به اینکه دولت به معنای خاص به معنای قوه مجریه است، خاطرنشان می‌کند: وقتی گفته می‌شود دولت دهم یا دولت یازدهم در این گستره دولت اعم از نیروها و نهادهای ریاست‌جمهوری، به عنوان رییس قوه‌ اجرایی کشور، معاونان و سازمان‌های مربوط و از جمله هیات وزیران است. 

حبیب کیانی معتقد است: قوه مجریه عامل سیاست‌ها، قوانین و برنامه‌ها بوده و نیرو، نهاد و مدیریت اجرایی کشور محسوب می‌شود. 

بر این اساس قوه مجریه نه‌تنها اجراکننده سیاست‌ها و قوانین یا برنامه‌هاست، اقامه و اعمال آنها را نیز در چارچوب نظام سیاسی در کشور برعهده دارد. بنابراین اعمال سیاست‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و اجرایی کردن برنامه‌های مصوب در هر یک از بخش‌های سه‌گانه فوق در تمامی گستره‌های فروملی، ملی و حتی خارجی و فراملی برعهده دولت است. 

این کارشناس حقوق عمومی می‌گوید: دولت به معنی خاص نقش پررنگی در حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی دارد، در کنار آن باید به نقش فشارهای سیاسی و اقتصادی بین‌المللی بر کشورمان اشاره کرد که چیزی از یک نبرد تمام‌عیار کم ندارد. مقام معظم رهبری نیز در پیام خود به مناسبت آغاز سال 1392 به این مهم تاکید کردند: «در زمینه‌ امور سیاسی، كار بزرگ سال ۹۲، انتخابات ریاست‌جمهوری است كه در واقع مقدرات اجرایی و سیاسی و  به یك معنا مقدرات عمومی كشور را برای چهار سال آینده برنامه‌ریزی می‌كند.» بنابراین دولت یازدهم که برآمده از انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر است باید برای پیشرفت و توسعه کشور و رفع مشکلات اقتصادی و گرفتاری‌های مردم کمر همت ببندد. در این مسیر همکاری سایر قوای کشور و همدلی با دولت جدید از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. 

رهبر معظم انقلاب طبق قانون اساسی، اختیار تعیین خط‌مشی‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران را با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام برعهده دارد. انتخاب عنوانی برای هر سال که در حقیقت راهبرد و خط‌مشی کشور در آن سال را نشان می‌دهد نیز در همین راستا تفسیر می‌شود. سال 1392 از سوی مقام معظم رهبری سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام گرفته است. در انتهای بهار امسال مردم با حضور در پای صندوق‌های رای و انتخاب دکتر حسن روحانی در جریان یک انتخابات پرشور جلوه‌ای از حماسه سیاسی را رقم زدند. دولت دکتر روحانی از نیمه مرداد کار خود را آغاز کرده است و اگرچه چالش‌های اقتصادی فراوانی پیش روی خود می‌بیند؛ اما با نیروهای کارامدی که در اختیار دارد انتظار می‌رود در تحقق حماسه اقتصادی تاثیرگذار باشد. در حقیقت خط‌مشی‌ها و سیاست‌های کلی هر سال راهبردی هستند که سمت و سوی قوانین، مقررات و تصمیمات را مشخص می‌کنند.


برچسب‌ها: وظایف دولت در 2 تعریف عام و خاص
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۶/۱۲ توسط محمدرضا متین فر
رئیس دادگستری سیستان و بلوچستان در خصوص لزوم تشكيل پليس قضايي گفت: قوه قضاییه از پلیس قضایی حمایت می‌کند و در قانون برنامه پنجم یکی از تکالیفی که برای این قوه پیش‌بینی شده تشکیل پلیس قضایی است.
"ابراهیم حمیدی" در گفتگو با خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، در خصوص وظیفه "پلیس قضایی" اظهار داشت: این پلیس وظیفه ابلاغ و اجرای احکام دادگاه‌ها و همچنین حکم دستگیری، جلب، اجرای احکام و ابلاغ اوراق قضایی را که هم‌اکنون توسط نیروی انتظامی انجام می‌شود به عهده دارد.  
 
وی ادامه داد: با تشکیل پلیس قضایی ضابطیت قوه قضاییه از نیروهای انتظامی گرفته شده و پلیس قضایی به عنوان ضابط قوه قضاییه شناخته می‌شود.

رئیس دادگستری سیستان و بلوچستان با اشاره به دو نوع ضابط عام و خاص قوه قضاییه تصریح کرد: ضابط عام همان نیروی انتظامی است که با تشکیل پلیس قضایی مسئولیت‌های آن در اختیار این پلیس قرار خواهد گرفت، البته نیروهای بسیج هم با توجه به اعلام نیاز نیروی انتظامی به عنوان ضابط عام در کنار این نیرو قرار می‌گیرند.  
 
حمیدی افزود: اما ضابطین خاص که در برخی از سازمان‌ها مسئول اجرای دستورات قضایی بوده و براساس کارهای محوله از سوی قضات در حوزه کاری خود عمل می‌کنند به قوت خود باقی خواهند ماند.  
 
وی با اشاره به وجود پلیس قضایی در اوایل انقلاب اظهار داشت: از آنجا که این پلیس نیرویی تخصصی بود و آموزش‌های لازم را می‌دید با انجام کار تخصصی و همکاری با قضات و مجموعه قوه قضاییه کارها بسیار سریعتر و بهتر انجام می‌شد؛ از جمله اجرای احکام و ابلاغ اوراق قضایی چرا که هم تحصیلات این افراد با بحث قضا مرتبط بود و هم آموزش‌های لازم و مرتبط را می‌دیدند.  
 
حمیدی در پایان خاطرنشان کرد: قوه قضاییه از پلیس قضایی حمایت می‌کند و در قانون برنامه پنجم یکی از تکالیفی که برای این قوه پیش‌بینی شده تشکیل پلیس قضایی است.

برچسب‌ها: پلیس قضایی چيست
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۲/۰۶/۰۵ توسط محمدرضا متین فر
فصل سوم قانون اساسي كشورمان از اصل 42-19 در ارتباط با حقوق ملت است كه اين اصول از مباحث محوری نظام‌های سیاسی بوده و در قانون‌ اساسی تمامي كشورها بر آن تأكید می‌شود.
به گزارش خبرنگار حقوقي قضايي باشگاه خبرنگاران، يكي از دغدغه‌هاي رئيس‌جمهور كشورمان توجه به حقوق شهروندي و پيگيري فصل سوم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با حقوق ملت است. 

فصل سوم قانون اساسي از اصل 42-19 از مباحث محوری نظام‌های سیاسی است كه در قانون‌ اساسی نظام‌های سیاسی بر آن تأكید می‌شود و كشورهای مختلف جهان می‌کوشند آن را سرلوحه قانون اساسی و درخشان‌ترین فصل آن قرار دهند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به دور از افراط و تفریط، نه همانند حكومت‌های غربی پیش از رنسانس، حقوق مردم را به کلی نادیده می‌گیرد و نه همانند پس از آن، حق الله را از متن اجتماع حذف می‌كند. 

*اصول 49-19 قانون اساسي در ارتباط با حقوق ملت به شرح زير است: 

*اصل نوزدهم : 

مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوي برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اينها سبب امتياز نخواهد بود. 
 
*اصل بيستم : 

همه افراد ملت اعم از زن و مرد يكسان در حمايت قانون قرار دارند و از همه حقوق انساني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اسلام برخوردارند. 
 
*اصل بيست و يكم : 

دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد و امور زير را انجام دهد: 
‏1‏ - ايجاد زمينه‌هاي مساعد براي رشد شخصيت زن واحياي حقوق مادي و معنوي او.
‏2‏ - حمايت مادران، بالخصوص در دوران بارداري و حضانت فرزند و حمايت از كودكان بي‌سرپرست.
‏3‏ - ايجاد دادگاه صالح براي حفظ كيان و بقاي خانواده.
‏4‏ - ايجاد بيمه خاص بيوگان و زنان سالخورده و بي‌سرپرست .
‏5‏ - اعطاي قيمومت فرزندان به مادران شايسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولي شرعي.
 
*اصل بيست و دوم : 

حيثيت، جان، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردي كه قانون تجويز كند.
 
*اصل بيست و سوم : 

تفتيش عقايد ممنوع است و هيچ كس را نمي‌توان به صرف داشتن عقيده‌اي مورد تعرض و مواخذه قرار داد.
 
*اصل بيست و چهارم : 

نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند مگر آنكه مخل به مباني اسلامي ياحقوق عمومي باشد. تفصيل آن را قانون معين مي‌كند. 
 
*اصل بيست و پنجم : 

بازرسي و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش كردن مكالمات تلفني، افشاي مخابرات تلگرافي و تلكس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آن‌ها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.
 
*اصل بيست و ششم : 

احزاب، جمعيت‌ها،  انجمن‌هاي سياسي و صنفي و انجمن‌هاي اسلامي يا اقليت‌هاي ديني شناخته شده آزادند، مشروط به اينكه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند. هيچ كس را نمي‌توان از شركت در آنها منع كرد يا به شركت در يكي از آنها مجبور ساخت. 
 
*اصل بيست و هفتم : 

تشكيل اجتماعات و راه پيمايي‌ها,بدون حمل سلاح، به شرط آنكه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است. 
 
*اصل بيست و هشتم : 

هر كس حق دارد شغلي را كه بدان مايل است و مخالف اسلام و مصالح عمومي و حقوق ديگران نيست برگزيند. دولت موظف است با رعايت نياز جامعه به مشاغل گوناگون براي همه افراد امكان اشتغال به كار و شرايط مساوي براي احراز مشاغل ايجاد كند. 
 
*اصل بيست و نهم : 

برخورداري از تامين اجتماعي از نظر بازنشستگي، بيكاري، پيري، از كار افتادگي، بي‌سرپرستي، در راه ماندگي، حوادث و سوانح و نياز به خدمات بهداشتي و درماني و مراقبت‌هاي پزشكي به صورت بيمه و غيره حقي است همگاني. دولت مكلف است طبق قوانين از محل درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمايت‌هاي مالي فوق را براي يك يك افراد كشور تامين كند. 
 
*اصل سي ام : 

دولت موظف است وسايل آموزش وپرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالي را تا سر حد خودكفايي كشور به طور رايگان گسترش دهد. 
 
*اصل سي و يكم : 

داشتن مسكن متناسب حق هر فرد و خانواده ايراني است. دولت موظف است با رعايت اولويت براي آنها كه نيازمندترند، بخصوص روستانشينان و كارگران زمينه اجراي اين اصل را فراهم كند. 
 
*اصل سي و دوم : 

هيچ كس را نمي‌توان دستگير كرد مگر به حكم و ترتيبي كه قانون معين مي‌كند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام بايد با ذكر دلايل بلافاصله كتبا به متهم ابلاغ و تفهيم شود و حداكثر ظرف مدت بيست و چهار ساعت پرونده مقدماتي به مراجع صالحه قضايي ارسال و مقدمات محاكمه، در اسرع وقت فراهم شود. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات مي‌شود. 
 
*اصل سي و سوم : 

هيچ‌كس را نمي‌توان از محل اقامت خود تبعيد كرد يا از اقامت در محل مورد علاقه‌اش ممنوع يا به اقامت در محلي مجبور ساخت، مگر در مواردي كه قانون مقرر مي‌دارد.
 
*اصل سي و چهارم : 

دادخواهي حق مسلم هر فرداست و هر كس مي‌تواند به منظور دادخواهي به دادگاه‌هاي صالح رجوع كند .همه افراد ملت حق دارند اين گونه دادگاه‌ها را در دسترس داشته باشند و هيچ كس را نمي‌توان از دادگاهي كه به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع كرد. 
 
*اصل سي و پنجم : 

در همه دادگاه‌ها, طرفين دعوي حق دارند براي خود وكيل انتخاب كنند و اگر توانايي انتخاب وكيل را نداشته باشند بايد براي آنها امكانات تعيين وكيل فراهم شود.
 
*اصل سي و ششم : 

حكم به مجازات و اجراي آن بايد تنها از طريق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد. 
 
*اصل سي و هفتم : 

اصل، برائت است و هيچ‌كس از نظرقانون مجرم شناخته نمي‌شود، مگر اينكه جرم او در دادگاه صالح ثابت شود.
 
*اصل سي و هشتم : 

هر گونه شكنجه براي گرفتن اقرار و يا كسب اطلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت، اقرار يا سوگند مجاز نيست و چنين شهادت و اقرار و سوگندي فاقد ارزش و اعتبار است متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات مي‌شود. 
 
*اصل سي و نهم : 

هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است. 
 
*اصل چهلم : 

هيچ كس نمي‌تواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد.
 
*اصل چهل و يكم : 

تابعيت كشور ايران حق مسلم هر فرد ايراني است و دولت نمي‌تواند از هيچ ايراني سلب تابعيت كند، مگر به درخواست خود او يا در صورتي كه به تابعيت كشور ديگري در آيد.
 
*اصل چهل و دوم :
 
اتباع خارجه مي‌توانند در حدود قوانين به تابعيت ايران در آيند و سلب تابعيت اين گونه اشخاص در صورتي ممكن است كه دولت ديگري تابعيت آنها را بپذيرد يا خود آنها درخواست كنند. 

برچسب‌ها: حقوق ملت در قانون اساسي چيست
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ جمعه ۱۳۹۲/۰۶/۰۱ توسط محمدرضا متین فر
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک