سوالات آزمون وکالت چگونه صرفا از متن قوانین و آرای وحدت رویه طراحی میشود ؟
بسیاری از دوستان با دیدن این جمله که(منابع سوالات صرفا متن قوانین و آرای وحدت رویه است ) که هر سال از زبان مسئولان کانون قبل از آزمون میشنویم و امسال تحت بخش نامه ای نیز به آن تاکید شده است این امر در ذهنشان متبادر میشود که صرفا" با حفظ قوانین میتوان در آزمون نتیجه گرفت که در واقع اینچنین نیست برای اینکه دقیقا" مفهوم این جمله را در یابیم و بدانیم منظور از آن چیست و در نتیجه در آزمون غافلگیر نشویم با مثالی قضییه را واکاوی میکنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم : فرض کنید داوطلبی برای اینکه در مورد اهلیت در معاملات مسلط شود سه ماده مربوط به آنرا حفظ کند:
v ماده 210 ـ متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
× ماده 211 ـ برای اینکه متعاملین، اهل محسوب شوند باید
ç بالغ باشند. (صغیر نباشند )
ç عاقل باشند (مجنون نباشند )
ç رشید باشند (سفیه نباشند )
ç ماده 212 ـ معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند بهواسطة عدم اهلیت باطل است.
و در آزمون با این سوال مواجه شود:
ç معاملات صغیر ممیز :
1. مطلقا" باطل است
2. در عقود مغابنه ای باطل است
3. مطلقا" باطل نیست
4. در عقود مسامحه ای باطل است
مسلم و مبرهن است که به فرض حفظ همین سه ماده با وجه به اطلاق ماده 212 داوطلب گزینه 1 را انتخاب خواهد کرد . حال به مواد زیر توجه کنید :
v ماده 210 ـ متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
× ماده 211 ـ برای اینکه متعاملین، اهل محسوب شوند باید
ç بالغ باشند. (صغیر نباشند )
ï ماده 1212 ـ اعمال و اقوال صغیر تاحدی که مربوط به اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بلااثر است معذلک صغیر ممیز میتواندتملک بلاعوض کند مثل قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازتمباحات.
ç عاقل باشند (مجنون نباشند )
ç رشید باشند (سفیه نباشند )
ç ماده 212 ـ معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند بهواسطة عدم اهلیت باطل است.
حتما" شما هم متوجه شده اید ماده 1212 در واقع تکمیل کننده ماده 211 است و متوجه میشویم که گزینه صحیح گزینه 2 می باشد حال با توجه به این امر کل بحث اهلیت رابا مواد مرتبط تلفیق میکنیم و نتایج حاصل از آن همان اطلاعاتی است که در آزمون ما را به پاسخ صحیح می رساند نه صرف خواندن و حفظ سه ماده مربوط به اهلیت در مبحث عقود و تعهدات :
× ماده 210 ـ متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند.
ï ماده 1207 ـ اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالیخود ممنوع هستند:
1 ـ صغار؛
2 ـ اشخاص غیررشید؛
3 ـ مجانین.
× ماده 211 ـ برای اینکه متعاملین، اهل محسوب شوند باید
ç بالغ باشند. (صغیر نباشند )
ï ماده 1212 ـ اعمال و اقوال صغیر تاحدی که مربوط به اموال و حقوق مالی او باشد باطل و بلااثر است معذلک صغیر ممیز میتواندتملک بلاعوض کند مثل قبول هبه و صلح بلاعوض و حیازتمباحات.
ï ماده 1210 تبصره 1 ـ سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمری و در دختر نه سالتمام قمری است
ç عاقل باشند (مجنون نباشند )
ï ماده 1211 ـ جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.
ï ماده 1213 ـ مجنون دائمی مطلقاً و مجنون ادواری در حال جنوننمیتواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید ولو بااجازة ولی یا قیّم خود لکن اعمال حقوقی که مجنون ادواری در حالافاقهمینماید نافذ است مشروط بر آن که افاقة او مسلّم باشد.
ç رشید باشند (سفیه نباشند )
ï ماده 1208 ـ غیررشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
ï ماده 1214 ـ معاملات و تصرفات غیررشید در اموال خود نافذ نیستمگر با اجازه ولی یا قیّم او اعم از اینکه این اجازه قبلاً داده شده باشدیا بعد از انجام عمل.معذلک تملکات بلاعوض از هر قبیل که باشد بدون اجازه همنافذ است.
ç ماده 212 ـ معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند بهواسطة عدم اهلیت باطل است.
ï ماده 1210 ـ هیچکس را نمیتوان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوانجنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آنکه عدم رشد یا جنون اوثابت شده باشد.
v نتیجه حاصل از تطبیق مواد مرتبط در مورد اهلیت :
× معاملات صغیر :
ç ممیز
ï در تملکات بلاعوض : صحیح است (اخیر ماده 1212)
ï در سایر معاملات : باطل است (صدر ماده 1212و ماده 212)
ç غیر ممیز
ï در هر حال باطل است(صدر ماده 1212و ماده 212)
× معاملات مجنون
ç ادواری:
ï در حالت جنون : باطل است(صدر ماده 1213و ماده 212)
ï در حالت افاقه : صحیح است(اخیر ماده 1213)
ç دایمی :
ï در هرحال باطل است(صدر ماده 1213و ماده 212)
× معاملات سفیه
ï در تملکات بلاعوض : صحیح است (اخیر ماده 1214)
ï در سایر عقود :باطل است (صدر ماده 1214و ماده 212)
& این نوع مطالعه، مطالعه تلفیقی نام دارد تاثیرات موادی که مستقیما" با هم ارتباط دارند برهم دیگر و نتایج حاصل از آن در این نوع مطالعه مورد توجه است .
& حال به ماده زیر دقت کنید :
ç ماده 1208 ـ غیررشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
ç حال به این دقت کنید که از مفهوم این ماده چنین برمیاید که رشید بودن در اهلیت و عدم اهلیت فقط به امور مالی ارتباط دارد حال تکلیف عقودی مثل نکاح که غیر مالی هستند چیست ؟ بدون شک این عقود از طرف رشید صحیح است پس
ï عقد نکاح توسط سفیه : صحیح است
× به این نوع مطالعه، مطالعه مفهومی می گویند که در آن مفهوم موافق و مخالف و منشعب شده از مواد قانونی مورد توجه است
& اما ممکن است موضوع سوال بدون اینکه از متن قوانین خارج شود پیچیده تر هم بشود و آن زمانی است که مواد ارتباط غیر مستقیم باهم داشته باشند در این گونه سوالات باید دست به دامان استنباط شد و لازمه تبحر در استباط مطالعه استنباطی است برای مثال به ماده زیر دقت کنید:
× ماده 662 ـ وکالت باید در امری داده شود که خود موکّل بتواند آن را بجاآورد وکیل هم باید کسی باشد که برای انجام آن امر اهلیت داشتهباشد.
× حال این ماده را با اینکه قبلا" طبق ماده 1214 گفتیم سفیه در تملکات بلاعوض اهلیت دارد تلفیق کنید نتیجه زیر حاصل میشود :
ç سفیه در دادن و گرفتن وکالت در امور غیر مالی اهلیت دارد
× پس درمورد اهلیت سفیه در معاملات کاملترین توضیح اینست
ï تملکات بلاعوض مالی سفیه : صحیح است (اخیر ماده 1214)
ï سایرعقود مالی سفیه :باطل است (صدر ماده 1214و ماده 212)
ï وکالت (دادن و گرفتن )سفیه در امور غیر مالی: صحیح است (مستنبط از اخیر ماده 1214و ماده 662)
ï عقد نکاح و طلاق توسط سفیه : صحیح است (مفهوم مخالف ماده 1208 )
حال اگر سوالی با تطبیق چندین ماده یا مستبط از چند ماده یا مفهوم چندین ماده آنچنانکه در مثالها ذکر شد آیا میتوان گفت این سوالات از متن قانون نبوده است ؟
داوطلبان نباید گول جملات را بخورند و دچار این اشتباه بزرگ شوند که از متن مواد و آرا نمی توان سوال استباطی و مفهومی و پیچیده طراحی کرد مطالعه عمیق مواد مرتبط و مفهومی و استنباطی تنها راه موفقیت در آزمون است .
پاسخ به یک سوال در خصوص مطلب :
اینهایی که شما گفتید درست اما نگفتید این مواد مرتبط (مستقیم و غیر مستقیم را از کجا پیدا کنیم ؟ درد را گفتید سپاسگذارتان خواهم بود درمان را نیز بگویید.
ببنید بارها و بارها شنیده اید که بهترین منبع برای حقوق مدنی کتاب حقوق مدنی در نظم کنونی دکتر کاتوزیان است ما همه در کتابخانه های خود این کتاب را داریم اما شاید ارزشهای این کتاب هنوز برای قشر دانشجو و داوطلب به آن صورتی که هست روشن نشده در این کتاب ذیل همه ماده ها مواد مرتبط و نکته های مفهومی و استنباطی بیان شده یا به کتب مرجع ارجاع داده شده است اما اشکال کار ما اینست که وقتی میخواهیم این کتاب را مطالعه کنیم روزنامه وار و سطحی مواد و نکته ها را میخوانیم و فکر می کنیم کتاب را خوانده ایم در حالی که مطالعه صحیح این کتاب فقط به یک صورت امکانپذیر است که اگر استاد ماده ای را به مواد دیگر مرتبط کرده باید همه این مواد را در صفحه کاغذی نوشته و باهم بررسی کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم اگر نکته ای ذکر کرده باید مفهوم ماده را از آن در یابیم و اگر به کتاب مرجعی ارجاع داده باید به آن کتاب مراجعه کنیم اینچنین ما هم مطالعه تلفیقی کرده ایم هم مفهومی و هم استنباطیو می توانیم بگوییم که حقوق مدنی را خوانده و برای آزمون آماده ایم امیدوارم توانسته باشم حرفم را برسانم
ماخوذ ازوبلاگ وزین اموزش وازمونهای حقوقی جناب جلیلی.
ادامه مطلب
