محمدرضا متین فر
 
وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه
نگاهی جرم‌شناختی به جرایم بانوان در گفت‌و‌گو با کارشناسان حقوقی؛
زنان مجرمترند یا مردان؟
 
 
گروه حقوقی - بخشی از رسالت حقوق در مسیر تحقق عدالت، حمایت از اقشار و گروه‌های آسیب‌پذیر است. حمایت از حقوق زنان هم با همین انگیزه مورد توجه قرار گرفت. در سال‌های گذشته تغییرات مهمی در قوانین برای تامین بیشتر حقوق زنان صورت گرفته است که ادامه آن هم ضروری و مفید به نظر می‌رسد.
 
 اما در میان همه صحبت‌هایی که در مورد حمایت از زنان می‌شود، فتح بابی در خصوص بزهکاری زنان نیز ضرورت دارد. بررسی مرتکبان جرایم بر اساس جنسیت آنان و استفاده از این مطالعات برای پیشگیری از جرم بسیار مفید به نظر می‌رسد. در ادامه در گفت‌وگو با کارشناسان به بررسی این موضوع می‌پردازیم.
اهميت بزهکاري زنان
یک مدرس دانشگاه در بررسی اهمیت بزهکاری زنان توضیح می‌دهدکه مطالعه و بررسي بزهکاري زنان از چند جنبه حایز اهميت فوق‌العاده ای است. نخست اين که قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران چه در مقدمه و چه در اصل‌هاي مختلف خود، بارها و بارها به نقش و جايگاه زن چه به عنوان مادر و همسر و عضوي از خانواده و چه به عنوان ايفاگر نقش‌هاي اجتماعي در جامعه توجه ويژه نشان داده و زمينه‌ساز حضور آنان در جامعه شده است. بديهي است که اين حضور فعال، مي‌تواند موقعيت‌هاي ارتکاب جرم از سوي زنان را افزايش بدهد. اهميت ديگر از اين جهت است که نيمي از جامعه ما را زنان تشکيل مي‌دهند و در ساليان اخير هم حضور زنان در جامعه و به ويژه در عرصه‌هاي گوناگون علمي و آموزشي و سياسي پررنگ‌تر و فعال‌تر شده است.
حامد رحمانیان در گفت گو با « حمایت» ادامه می‌دهد: اهميت ديگر اين است که طي ساليان اخير در جامعه ما زمينه براي حضور زنان بيشتر از هر زمان ديگري فراهم شده است. چه در زمينه‌هاي علمي و دانشگاهي و چه در زمينه‌هاي سياسي و هنري و ... در این دوره ریاست جمهوری نيز براي نخستين‌بار زنان موفق شدند خود را به عنوان وزير به جامعه معرفي کنند. اين در حالي است که کماکان در بسياري از نقاط کشور ودر تعداد زيادي از خانواده‌ها، همان ديدگاه‌هاي سنتي حاکم در زمان‌هاي گذشته وجود دارد و اين امر مانع از آن مي‌شود که دختران اين خانواده‌ها، به موقعيت‌ها و مناصب جديد ايجاد شده در کشور دست يابند. اين امر سبب مي‌شود که گروهي از دختران و زنان جامعه به خاطر اين اعمال محدوديت‌ها سرخورده شوند و به سوي کارهاي مجرمانه سوق پيدا کنند.
این کارشناس حقوق جزا و جرم‌شناسی ادامه می‌دهد: جنبه ديگر اهميت بحث بزهکاري زنان اين است که آمارها نشان‌ از افزايش ميزان بزهکاري زنان در سال‌هاي اخير دارند. اين امر تا به آنجا پيش رفته که زنان حتي در جرایمي که پيش از اين مختص مردان بود هم مشارکت فعال دارند. جرایمي مثل تروريسم و جرایم خشونت‌آميز امروز شاهد حضور پررنگ زنان هستند.به هر حال بزهکاري زنان، يکي از مسایل بسيار مهم و تنش‌برانگيز جوامع امروزي است تا جايي که طي ساليان اخير چندين کنوانسيون و معاهده بين‌المللي نيز در اين خصوص منعقد شده و بنابراین جامعه جهاني نيز در اين خصوص به فعاليت افتاده است.
ويژگي‌هاي بزهکاري زنان
این مدرس دانشگاه در خصوص ویژگی‌های بزهکاری بانوان توضیح می‌دهد: با اين که ممکن است در نگاه اول چنين تصور شود که تفاوتي ميان ارتکاب جرم زنان با مردان وجود ندارد اما جرم‌شناسان در مطالعات خود، 4 ويژگي را براي بزهکاري زنان برشمرده‌اند.
رحمانیان خاطرنشان می‌کند: نخستين ويژگي‌ای که در خصوص بزهکاري زنان وجود دارد کم بودن حضور زنان در فعاليت‌هاي مجرمانه است. آمار جنایی بسياری از کشورهاي دنيا نشانگر اين هستند که ميزان ارتکاب جرم از سوي زنان کمتر از مردان است. مثلا بر اساس آمار جنایی رسمي کشور فرانسه، فقط يک هشتم يا يک دهم مجموع جرایم ارتکابي در اين کشور مربوط به زنان مي‌شود.
این کارشناس حقوقی ويژگي دوم بزهکاري زنان را مربوط به ماهيت جرایم ارتکابي آنان می‌داند و می‌گوید: تحقيقات نشان مي‌دهند که زنان در برخي از جرایم حضور بيشتر و فعال‌تري دارند. اين نوع جرم ها، جرم‌هايي است که قرباني آنها اطفال يا نوزادان هستند. جرم‌هايي مثل سقط جنين، نوزادکشي و نيز کودک‌آزاري، از جمله جرم هایي هستند که مرتکبان اصلي آن را زنان تشکيل مي‌دهند. دسته‌ ديگری ازجرم هایی که زنان در آنها حضور فعال دارند جرم های جنسي اند. حضور پررنگ زنان در اين جرم ها به اين دليل است که يک طرف جرم، لزوما بايد يک زن باشد. جرایمي مثل زنا، برقراري رابطه نامشروع و نيز روسپيگري از اين قبيل اند. دسته ديگر جرم های زنان، جرم‌هايي است که عليه اموال مردم رخ مي‌دهند و زنان بيشتر از مردان آنها را مرتکب می‌شوند. در ميان سرقت‌ها، زنان معمولا به سرقت از فروشگاه‌ها و نيز آتش زدن اموال دست مي‌زنند. قتل‌هايي نيز که زنان مرتکب مي‌شوند عمدتا از طريق مسموم کردن اتفاق مي‌افتند و نه از طريق توسل به خشونت و خونريزي.
رحمانیان ادامه می‌دهد: ويژگي سوم بزهکاري زنان، نحوه حضور و مشارکت آنان در ارتکاب جرم است. در بسياري از موارد، زنان مثل یک وسيله و ابزار ارتکاب جرم مورد استفاده قرار مي‌گيرند. تحقيقات نشان مي‌دهند که در برخي از جرایم مثل قاچاق مواد مخدر و نيز قاچاق کالا، زنان به عنوان رابط و باربر مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين امر بدين جهت است که از يکسو مأموران پليس نسبت به زنان با ديدی ترحم‌آميز نگاه مي‌کنند و اين امر سبب مي‌شود که کمتر به زنان مظنون بشوند. از سوي ديگر برخي ويژگي‌هاي فيزيکي و نيز پوشش زنان، اين امکان را به آنان مي‌دهد که به راحتي بتوانند اشياء را مخفي و با خطر کمتري از سد مأموران عبور کنند.
وی ويژگي چهارم را پایین بودن میزان تکرار جرم در زنان عنوان می‌کند و می‌گوید: فقط تعداد اندکي از زنان حبس کشيده بعد از آزادي از زندان مجددا مرتکب جرم مي‌شوند اين در حالي است که مردان اين گونه نيستند و در موارد متعدد، حتي بعد از تحمل مجازات باز هم به سراغ ارتکاب جرم مي‌روند.
دلیل تفاوت میان بزهکاری زنان و مردان
یک وکیل دادگستری در توضیح اين مطلب که چرا باید تفاوت‌ها ميان بزهکاري زنان و مردان وجود داشته باشد، می‌گوید: ديدگاه‌هاي مختلفي مطرح شده است.
يکي از اين ديدگاه‌ها نظرياتي است که تلاش مي‌کند تفاوت بزهکاري زنان و مردان را به تفاوت‌هاي بيولوژيک و زيست‌شناختي آنان ربط بدهد. برای مثال گفته‌اند که زن از نظر بيولوژيکی مي‌تواند داراي فرزند شود و عاطفه مادري باعث کاهش اميال خشونت‌آميز در درون زنان مي‌شود.
مهدی تیماجی ادامه می‌دهد: برخي ديگر از دانشمندان معتقدند که زنان به خاطر داشتن 4 واقعه ممتاز فيزيولوژيکی زنانه، حضورشان در جرایم نيز با مردان متفاوت است. اين 4 واقعه عبارتند از: بلوغ عادت ماهانه، دوره يائسگي و دوره بار داری. اينها وقايع فيزيولوژيکي ای هستند که در مقاطع مختلف سني و زماني براي يک زن اتفاق مي‌افتد. گفته شده است که در اين دوره‌ها بزهکاري زنان میزان رو به رشدي دارد چون تحريک‌پذيري، بي‌ثباتي و پرخاشگري زنان در اين دوره‌ها افزايش مي‌يابد و حتي قدرت تحريک‌کنندگي زنان نيز افزايش مي‌يابد و توانايي‌ها و استعدادهاي زنان دستخوش تغيير و تعديل مي‌شود. اين دوره‌هاي ممتاز زنانه هم در خلق و خو و روان شناسي زنان و هم در نيروي فيزيکي و جسماني آنان تغيير ايجاد مي‌کند.
این کارشناس حقوق جزا و جرم‌شناسی ادامه می‌دهد: يکي ديگر از دلایلي که براي کم بودن آمار جرایم زنان بيان شده، ضعف فيزيکي‌ آنان در مقايسه با مردان است. البته ايراد اين دليل اين است که ضعف فيزيکي زنان فقط مي‌تواند تفاوت جرایم بدني و خشونت‌آميز زنان و مردان را توجيه کند و نه جرایم فکري، مثل جعل و کلاهبرداري و ... .
يکي ديگر از توجيهات زيست‌شناختي، يافته‌هاي علم ژنتيک است. مدت زمان مديدي بود که برخي از دانشمندان معتقد بودند تفاوت در آرايش کروموزومي زنان و مردان، تأثير بسزايي در تفاوت ميزان بزهکاري آنان دارد. در واقع اين‌ها معتقد بودند که چون کروموزوم زن و مرد در جفت بيست و سوم با هم متفاوتند در نتيجه در نحوه ی ارتکاب جرم هم تفاوت‌هايي ميان آنان به وجود مي‌آيد. اما امروزه با توجه به يافته‌هاي علم ژنتيک، اين نظريه ها مردود و منسوخ شده‌اند.
رويکردهاي روان‌شناختي
وی به رویکردهای جامعه‌شناختی موجود برای تحلیل بزهکاری بانوان اشاره می‌کند و می‌گوید بعضي از دانشمندان تلاش کرده‌اند تا علت حضور کمتر زنان در جرایم را با توجه به خصوصيات رواني آنان توجيه کنند.
اين خصوصيات عبارتند از: هوش و استعداد کم فقدان خلاقيت و نوآوري، بالا بودن درجه اخلاقي زنان نسبت به مردان، محافظه‌کار بودن، منفعل بودن، مطيع و فرمانبردار بودن، ترس، کم انرژي بودن و آسيب‌پذيری. تیماجی ادامه می‌دهد: پس از مدتي اين نظريه‌ها هم منسوخ شد و تحقيقات نشان داد که بسياري از زنان داراي اين گونه ويژگي‌ها مثل هوش کم و فقدان خلاقيت نيستند بلکه در بسياري از موارد زنان در اين زمينه ها از مردان هم جلوتر هستند. بنابراین امروزه ديگر اين توجيهات روان‌شناختي نيز تا حد زيادي اعتبار خود را از دست داده‌اند.
این وکیل دادگستری نتیجه می‌گیرد: با توجه به ايرادها و اشکال‌هايي که در دو رويکرد قبلي وجود داشت دانشمندان تلاش کردند تا علت تفاوت بزهکاري زنان و مردان را نه در فيزيک و بدن زنان و نه در ويژگي‌هاي روحي رواني آنان بلکه در عوامل اجتماعي و جامعه ‌شناختي جست‌و‌جو کنند.مثلا گفته شده که نقش‌هاي اجتماعي که زنان در جامعه دارند به آنان اين امکان را مي‌دهد که مرتکب جرایمي بشوند که به سختي کشف مي‌شوند. به عبارت ديگر چنين نيست که زنان واقعا کمتر از مردان مرتکب جرم مي‌شوند بلکه پایین بودن آمار جرایم زنان به اين علت است که جرایم ارتکابي آنان کمتر توسط پليس کشف مي‌شود و اين هم به خاطر نقش‌ها و موقعيت‌هايي است که زنان با آنها سر و کار دارند. مثلا زنان به علت سر و کار داشتن با کارهاي خانه و نيز بچه‌داري، جرایمي مرتکب مي‌شوند که در خانه ارتکاب می يابند و پنهان اند و حتي قرباني جرم هم نمي‌تواند اعلام کند که اين زن، عليه من مرتکب جرم شده است. مثلا اکثر زنان مرتکب جرم کودک‌آزاري مي‌شوند اما اين جرم هم در خانه ودر تنهايي اتفاق مي‌افتد و هم اينکه کودک نمي‌تواند مادر را به عنوان مجرم به ديگران معرفي کند؛ بنا بر این آمار جرایم زنان همچنان پایین مي‌ماند.
تیماجی اضافه می‌کند: دليل ديگري که براي پایین بودن آمار جرایم زنان ذکر شده اين است که معمولا مأموران پليس و دستگاه‌هاي قضایی با اغماض و گذشت بيشتري با زنان بزهکار برخورد مي‌کنند و اين امر سبب مي‌شود که آمار جرایم زنان کمتر از مردان باشد در حالي که واقعا ميزان ارتکاب جرم آنان کمتر از مردان نيست.
وی معتقد است که به طور کلي زنان بيشتر از مردان در محيط‌هاي بسته زندگي مي‌کنند (مثل منزل) و جامعه نيز به زنان، نقش‌هاي دختر، همسر و مادر را مي‌دهد که اين نقش‌ها در اين محيط‌هاي بسته ايفا مي‌شوند. زنان از نظر اجتماعي نسبت به مردان نامریی‌ترند. چون يا خانه‌دارند يا اگر هم شاغل باشند بلافاصله بعد از اتمام کار بايد به خانه برگردند. زنان بر خلاف مردان از همان دوران کودکي در جهت کار خانگي و امور خانواده و خانه‌داري خوب، همسرداري خوب مطيع بودن و خوش اخلاق بودن تربيت مي‌شوند بنا بر این در دوران بزرگ سالي هم نقش‌هايي ايفا مي‌کنند که در آن دوران به آنان القاء شده است. با توجه به آنچه کارشناسان در گفت‌وگو با«حمایت» بیان داشتند باید گفت، زنان کمتر از مردمان مرتکب جرم می‌شوند و دلیل آن را در موضوع هایی مثل این می‌توان جست‌وجو کرد که زنان کمتر در جامعه حضور می یابند و فرصت‌هاي نامشروع کمتري در اختيار دارند بنابراين کمتر دچار اصطکاک منافع با ديگران می شوند و اگر هم دچار اصطکاک بشوند کمتر دست به اعمال خشونت مي‌زنند زیرا با کودکان و خانواده ارتباط دارند همين نقل و انتقال عاطفه باعث تلطيف روحيات آنان مي‌شود. بنابراین زنان بيشتر تمايل به احترام گزاردن دارند.
 

برچسب‌ها: زنان مجرمترند یا مردان
ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۱۹ توسط محمدرضا متین فر
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک