حقوق یا اخلاق؟
گروه حقوقی - بسیاری از علوم به واسطه هدفی که دنبال میکنند با همدیگر هم جهت و همسو هستند. اخلاق و حقوق نیز از آنجا که به فکر ایجاد جامعهای آرام و منظم هستند ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. بررسی این ارتباطات و تاثیر هرکدام بر دیگری یکی از موضوع های مهمی است که به بررسی آن پرداخته شده است.
یکی از خصوصیات ذاتی انسان اجتماعی بودن اوست. به جرات میتوان گفت تمامی اندیشمندان و متفکران در طول تاریخ بر این موضوع تاکید داشتهاند که «الانسان مدنی بالطبع». انسان باید در یک جامعه و در کنار همنوعان خود زندگی کند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد.
اجتماعی بودن انسان ریشه در زمانی بسیار دور از حیات او دارد. تا آن جا که تاریخ نشان میدهد انسان همواره به صورت اجتماعی میزیسته است. بنابراین، میتوان گفت جز افراد استثنایی که در هر زمان نمونههای اندکی ازآنان به چشم میخورد، در هیچ دورانی بشر به صورت انفرادی زندگی نکرده است.
در نتیجه انسان موجودی است اجتماعی؛ موجودی که دوستی با دیگران از ضرورتهای سازمان وجودی او به شمار میآید. بنابراین، در محیط جامعه برای خود دوستانی بر میگزیند تا در غم و شادی و رفع مشکلات روحی و مادی یاریاش کنند.
ضرورت وجود نظم در جامعه
زندگی یک مجتمع انسانی در کنار یکدیگر طبیعتا نیاز به نظم دارد. از آنجا که هر کس تنها به فکر منافع شخصی خودش است حضور افراد را در کنار یکدیگر با مشکل روبرو میکند. سکونت و زندگی تعدادی انسان در کنارهم یک سری تبعات دارد که اگر با آن به صورت قاعدهمند برخورد نشود زندگی بسی دشوار خواهد شد. اندیشمندان دو موضوع را برای برقراری نظم درجامعه مطرح کردهاند؛ حقوق و اخلاق.
حقوق مجموعه قواعدی است که برای ایجاد نظم در جامعه وضع میشود. خصوصیت این قواعد ضمانت اجرای بسیار قوی ای است که حکومت، اجرای آن را به عهده میگیرد. در واقع حکومتها مامور به اجرای قوانین و برخورد با متخلفان هستند. اما در مقابل، اخلاق بیانگر یک سری بایدها و نبایدهایی است که ضمانت اجرای بیرونی و حکومتی ندارد. در مورد گزارههای اخلاقی، قویترین ضمانت اجرا، وجدان و درون انسان است. اگر بخواهیم این تفاوت مهم را درقالب یک مثال توضیح دهیم باید بگوییم که قانون میگوید: اگر به دیگری ظلمی کردی و حقوق او را تضییع كردی باید حقوق تضییع شده او را جبران کنی در غیر این صورت حکومت با تو برخورد قانونی خواهد کرد، اما اخلاق میگوید اگر به دیگری جفا کردی دادگاه وجدان درونی خودت تو را به محاکمه خواهد کشید و تو را به عذاب وجدان محکوم خواهد کرد. البته این بحث در مورد کسی است که دادگاه وجدان در وجودش احیا شده باشد.
تقویت اخلاق در جامعه
هر آنچه ما در زمینه تبلیغ و ترویج گزارههای اخلاقی در جامعه تلاش کنیم خواسته یا ناخواسته به همان میزان از بار حقوقی جامعه و مشکلات پیش رو در این زمینه کاسته خواهد شد. اگر «صبر» که یکی از بزرگترین محاسن اخلاقی است در بین مردم یک جامعه نهادینه شود طبیعتا آن جامعه کمتر دچار برخی اختلالات حقوقی خواهد شد.
اگر صفت جمیله «تحمل کم و کاستها» به زوجهای جوان آموخته شود و این مساله با گوشت و پوست آنها بیامیزد دیگر با رشد سی و پنج درصدی آمار طلاق در کشور مواجه نخواهیم بود. یکی از مهمترین دستاوردهای محققان قضایی و علمای علم جرمشناسی این است که بهترین و کم هزینهترین راه مقابله با وقوع جرم در جامعه ترویج فرهنگ ناب اسلامی در بین مردم و رواج دادن اخلاق و گزارههای دینی است.
اگر مفهوم والای «گذشت و ایثار» در بین مردم یک جامعه مرسوم و متداول باشد دیگر در بین چنین مردمی اشخاص به خاطر کوچکترین اختلافی به دادگستری مراجعه نمیکنند. شاید بالا بودن آمار پروندهها در دادگاهها به خاطر ضعیف شدن مسایل اخلاقی در جامعه باشد. در هرحال حقوق و اخلاق هر دو برای ایجاد یک زندگی بهتر به وجود آمدهاند و رسالت هر دو نظام بخشیدن به جامعه انسانی است اما شیوهها تا حدودی متفاوت است. این تفاوتها به هیچ عنوان ارتباط این دو را کمرنگ نميکند و همان طوری که ذکر شد بهترین راه کم کردن الزامات حقوقی در جامعه پررنگ کردن مفاهیم اخلاقی است.
ارزش بالای اخلاق
وقتی یک نگاه گذرا به اخلاق و حقوق میاندازیم متوجه خواهیم شد آنچه اخلاق در پی آن است چیزی بسیار بالاتر و ارزشمندتر از آن چیزی است که حقوق رسیدن به آن را دنبال میکند.
هدف غایی حقوق و اجرای دقیق قوانین و مقررات، به وجود آوردن یک جامعه منظم است. اما اخلاق علاوه بر این، تکیه به کمالات فردی انسان نیز دارد. در واقع اخلاق به دنبال به وجود آوردن جامعهای آرام و منظم است بدون اینکه چوب و چماق حکومت بالای سر مردم باشد. در واقع علمای علم اخلاق به دنبال این فرضیه هستند که نظم و انضباط جامعه یک نمود و جلوهای از آراستگی درونی افراد جامعه باشد. مردم جامعه انسانهای اخلاقمداری هستند که این چنین جامعه منظم و آرامی دارند نه اینکه قانون بسیار سختگیرانه و ضمانت اجرای بسیار قوی وجود داشته است. در واقع حیطه وظیفه حقوق فقط جامعه است اما اخلاق به حوزه فردی هم وارد میشود. شاید یک سری از فعل و انفعالات اصلا نمود و جلوه بیرونی نداشته باشند. حقوق در مورد این مسایل ساکت است و اظهار نظری نمیکند اما اخلاق آنها را نیز به چالش میکشد.
اداره جامعه با حقوق
اگر چه تقویت مبانی اخلاقی در جامعه بسیاری مشکلات حقوقی را مرتفع میکند اما باید مدنظر داشت که اداره جامعه صرفا با یک سری بایدها و نبایدهای اخلاقی امکانپذیر نیست. مدیران جامعه برای برقراری عدالت در جامعه همیشه باید در صدد تصویب و اجرای قوانین متقن با ضمانت اجرای کافی باشند تا بتوانند عدالت را به طور کامل در کشور اجرا کنند. در واقع حقوق و اخلاق باید همسو با یکدیگر در جامعه رواج داده شوند.
در قرآن کریم نیز به این مساله اشاره شده است؛ «ان الله یامر بالعدل و الاحسان » (90 نحل) مفسران در توضيح اين جمله ميگويند: «چه قانوني از عدل وسيعتر و گيراتر و جامعتر تصور ميشود عدل به معني واقعي كلمه آن است كه هر چيزي در جاي خود باشد. بنابراين هرگونه انحراف، افراط، تفريط تجاوز از حد، تجاوز به حقوق ديگران بر خلاف عدل است. اما از آنجا كه عدالت با همه قدرت و شكوه و تاثيرش در مواقع بحراني و استثنايي به تنهايي كارساز نيست، بلافاصله دستور به احسان را پشت سر آن ميآورد در حديثي از حضرت علي عليه السلام ميخوانيم: « العدلُ الانصافُ و الاحسانُ التفضُّلُ » و در حديث ديگر از پيامبر صليالله عليه و آله ميخوانيم «جِماعُ التقوي في قولِهِ تعالي إن اللّهَ يأمُرُ بالعدلِ و الاحسانِ» (تفسير نمونه، ج 11، صص 366-372).
حقوق، اخلاق و رسانه ها
از مباحث مطرح شده استفاده می کنیم تا مفهوم اخلاق رسانه ای و روزنامه نگاری اخلاق مدارانه را بررسی کنیم. یکی از ایرادهایی که در مورد «اخلاق رسانهها» مطرح میشود، کلی بودن این مفهوم و ابهام آن است. بسیاری از نظریهپردازان و نیز دستاندرکاران امور اجرایی رسانهها که علاقهمند به رعایت اصول و موازین اخلاقی در کار خود هستند، نامعلوم بودن معیارها و قابلیت آن برای برداشتها و تفسیرهای متفاوت را از موانعِ مهم حاکمیت اخلاق در عرصه رسانهها میدانند.
بيان این ایراد از نظر برخی چندان قوی است که معتقدند اصولا نمیتوان از اخلاق رسانهها سخن گفت؛ چرا که کار رسانهها آنقدر پیچیده و گسترده و عبارت اخلاق رسانهها،" آن قدر مبهم و مشکلزا است که نمیتوان به سلامت از این بحث خارج شد.»
راهحلهایی نیز برای رفع مشکل مذکور ارایه شده است. درست است که کمتر میتوان نسخهای عمومی از اخلاق برای همگان پیچید و معیارهایی به دست داد که هر کس در هرجا و در هر حادثهای بتواند از آن تکلیف واحد اخلاقی استنباط کند امّا واقعیت آن است که در این باره باید بیشتر از هر چیز به قضاوت وجدان و داوری فطرت آدمیان اعتماد و اتکا کرد؛ این خصوصیت اصلی و تفاوت دادههای اخلاقی با مقررات حقوقی است و گفتیم که اصولاً ضمانت اجرا و پشتیبان عملی آن نیز همین است. اما این گفته به معنای تسلیم شدن در برابر حوادث و تن دادن به استنباطهای افراد گوناگون و احتمالاً هرجومرج اخلاقی نیست. تبیین اصول اخلاقی و ضرورت اجرای آن، تکیه بر تأثیر مستقیم رعایت موازین اخلاقی بر اعتمادسازی بین مخاطبان و انجام بهتر فعالیت های حرفهای، تقویت جایگاه نظارت های صنفی و درونی و برگزاری مستمر دورههای آموزشی کاربردی، از جمله راهکارهایی است که میتواند از ابهامهای علمی یا اشکال های عملی بکاهد.
استانداردسازی و ضابطهمند کردن اصول اخلاق رسانهای
با وجود تمام آنچه گفته شد و تاكيدي كه ائمه اطهار (ع) بر امر اخلاق داشتهاند بايد گفت كه تا متني سامانيافته بدين منظور وجود نداشته باشد نميتوان قضاوت كاملي درباره اعمال اين اخلاق داشت. با اینکه برخورداری از فرهنگ و معارف آسمانیِ اسلام و داشتن تمدنی بزرگ و پیشروانه ایجاب میکند که کشور ما، افزون بر رعایت اصول و موزاین اخلاق حرفهای، در معیارسازی، تبیین و تدوین نظام نامههای اخلاق رسانهای پیشگام باشد متأسفانه هنوز هم شاهد نتیجه در خور نیستیم گرچه تلاشهایی نیز صورت گرفته است.
اخلاق رسانهاي متولي ميخواهد
اولین اقدام عملی برای ایفای این رسالت بزرگ در سالهای قبل از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد. پیشنهاد برگزاری «نخستین هماندیشی اخلاق مطبوعاتی روزنامهنگار مسلمان» در آن سال جامه تحقق پوشید و همایشی با حضور متفکران و فعالان رسانهای مسلمان از داخل و نزدیک به 30 کشور جهان برپاشد.
در این همایش چند روزه که هم زمانی و تناسب امیدبخشی با سالروز بعثت پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلم داشت، علاوه بر حدود یکصد مقاله پذیرفته شده، مصاحبههایِ علمیِ متعددی انجام شد و منابع مفیدی نیز تألیف یا ترجمه و منتشر گردید. دبیر علمی این همایش معتقد است:«روزنامهنگاری به عنوان حرفهای که بدون هیچ تردید و خواهناخواه با اجتماع و حقوق شهروندان ارتباط دارد، نیازمند ترسیم حدود و قواعدی است که مراعات آنها از سویی موجب تضمین حقوق جامعه و از سوی دیگر موجب فراغت خیال و آزادی عمل اهل آن حرفه در مرزهای تعیین شده شود؛ ضرورتی که هیچیک از حرفهها و مشاغل اجتماعی بینیاز از آن نیست.»
رونامهنگار به معنای عام آن که در برگیرنده تمام عوامل انسانی مؤثر در شکلگیری مطبوعات است، برای ایفای نقش حساس و مهم خود به ناچار باید از قواعد و ضوابط روشن و مدونی برخوردار باشد تا دغدغه پایمالسازی ناخواسته حقوق و حیثیت دیگران مرتفع شود.هر چند اين همايش آثار و بركتهاي فراواني از خود بجاي گذشت به نحوي كه پس سالها از زمان برگزاري آن هنوز به مصوبات و اسناد علمي توليد شده در آن در رسانههاي و مجامع علمي استناد شده و از آنها استفاده ميشود، اما متاسفانه شاهد ادامه چنين نشستهايي نبودهايم. اگر هم مراسم و همايشهايي برگزار شده است جنبه رسانهاي آن بر جنبه علميش چربش داشته و آثار آن خيلي زود از ذهن روزنامهنگاران اخلاقمدار پاك شده است.
برچسبها: حقوق یا اخلاق
ادامه مطلب
گروه حقوقی - بسیاری از علوم به واسطه هدفی که دنبال میکنند با همدیگر هم جهت و همسو هستند. اخلاق و حقوق نیز از آنجا که به فکر ایجاد جامعهای آرام و منظم هستند ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. بررسی این ارتباطات و تاثیر هرکدام بر دیگری یکی از موضوع های مهمی است که به بررسی آن پرداخته شده است.
یکی از خصوصیات ذاتی انسان اجتماعی بودن اوست. به جرات میتوان گفت تمامی اندیشمندان و متفکران در طول تاریخ بر این موضوع تاکید داشتهاند که «الانسان مدنی بالطبع». انسان باید در یک جامعه و در کنار همنوعان خود زندگی کند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد.
اجتماعی بودن انسان ریشه در زمانی بسیار دور از حیات او دارد. تا آن جا که تاریخ نشان میدهد انسان همواره به صورت اجتماعی میزیسته است. بنابراین، میتوان گفت جز افراد استثنایی که در هر زمان نمونههای اندکی ازآنان به چشم میخورد، در هیچ دورانی بشر به صورت انفرادی زندگی نکرده است.
در نتیجه انسان موجودی است اجتماعی؛ موجودی که دوستی با دیگران از ضرورتهای سازمان وجودی او به شمار میآید. بنابراین، در محیط جامعه برای خود دوستانی بر میگزیند تا در غم و شادی و رفع مشکلات روحی و مادی یاریاش کنند.
ضرورت وجود نظم در جامعه
زندگی یک مجتمع انسانی در کنار یکدیگر طبیعتا نیاز به نظم دارد. از آنجا که هر کس تنها به فکر منافع شخصی خودش است حضور افراد را در کنار یکدیگر با مشکل روبرو میکند. سکونت و زندگی تعدادی انسان در کنارهم یک سری تبعات دارد که اگر با آن به صورت قاعدهمند برخورد نشود زندگی بسی دشوار خواهد شد. اندیشمندان دو موضوع را برای برقراری نظم درجامعه مطرح کردهاند؛ حقوق و اخلاق.
حقوق مجموعه قواعدی است که برای ایجاد نظم در جامعه وضع میشود. خصوصیت این قواعد ضمانت اجرای بسیار قوی ای است که حکومت، اجرای آن را به عهده میگیرد. در واقع حکومتها مامور به اجرای قوانین و برخورد با متخلفان هستند. اما در مقابل، اخلاق بیانگر یک سری بایدها و نبایدهایی است که ضمانت اجرای بیرونی و حکومتی ندارد. در مورد گزارههای اخلاقی، قویترین ضمانت اجرا، وجدان و درون انسان است. اگر بخواهیم این تفاوت مهم را درقالب یک مثال توضیح دهیم باید بگوییم که قانون میگوید: اگر به دیگری ظلمی کردی و حقوق او را تضییع كردی باید حقوق تضییع شده او را جبران کنی در غیر این صورت حکومت با تو برخورد قانونی خواهد کرد، اما اخلاق میگوید اگر به دیگری جفا کردی دادگاه وجدان درونی خودت تو را به محاکمه خواهد کشید و تو را به عذاب وجدان محکوم خواهد کرد. البته این بحث در مورد کسی است که دادگاه وجدان در وجودش احیا شده باشد.
تقویت اخلاق در جامعه
هر آنچه ما در زمینه تبلیغ و ترویج گزارههای اخلاقی در جامعه تلاش کنیم خواسته یا ناخواسته به همان میزان از بار حقوقی جامعه و مشکلات پیش رو در این زمینه کاسته خواهد شد. اگر «صبر» که یکی از بزرگترین محاسن اخلاقی است در بین مردم یک جامعه نهادینه شود طبیعتا آن جامعه کمتر دچار برخی اختلالات حقوقی خواهد شد.
اگر صفت جمیله «تحمل کم و کاستها» به زوجهای جوان آموخته شود و این مساله با گوشت و پوست آنها بیامیزد دیگر با رشد سی و پنج درصدی آمار طلاق در کشور مواجه نخواهیم بود. یکی از مهمترین دستاوردهای محققان قضایی و علمای علم جرمشناسی این است که بهترین و کم هزینهترین راه مقابله با وقوع جرم در جامعه ترویج فرهنگ ناب اسلامی در بین مردم و رواج دادن اخلاق و گزارههای دینی است.
اگر مفهوم والای «گذشت و ایثار» در بین مردم یک جامعه مرسوم و متداول باشد دیگر در بین چنین مردمی اشخاص به خاطر کوچکترین اختلافی به دادگستری مراجعه نمیکنند. شاید بالا بودن آمار پروندهها در دادگاهها به خاطر ضعیف شدن مسایل اخلاقی در جامعه باشد. در هرحال حقوق و اخلاق هر دو برای ایجاد یک زندگی بهتر به وجود آمدهاند و رسالت هر دو نظام بخشیدن به جامعه انسانی است اما شیوهها تا حدودی متفاوت است. این تفاوتها به هیچ عنوان ارتباط این دو را کمرنگ نميکند و همان طوری که ذکر شد بهترین راه کم کردن الزامات حقوقی در جامعه پررنگ کردن مفاهیم اخلاقی است.
ارزش بالای اخلاق
وقتی یک نگاه گذرا به اخلاق و حقوق میاندازیم متوجه خواهیم شد آنچه اخلاق در پی آن است چیزی بسیار بالاتر و ارزشمندتر از آن چیزی است که حقوق رسیدن به آن را دنبال میکند.
هدف غایی حقوق و اجرای دقیق قوانین و مقررات، به وجود آوردن یک جامعه منظم است. اما اخلاق علاوه بر این، تکیه به کمالات فردی انسان نیز دارد. در واقع اخلاق به دنبال به وجود آوردن جامعهای آرام و منظم است بدون اینکه چوب و چماق حکومت بالای سر مردم باشد. در واقع علمای علم اخلاق به دنبال این فرضیه هستند که نظم و انضباط جامعه یک نمود و جلوهای از آراستگی درونی افراد جامعه باشد. مردم جامعه انسانهای اخلاقمداری هستند که این چنین جامعه منظم و آرامی دارند نه اینکه قانون بسیار سختگیرانه و ضمانت اجرای بسیار قوی وجود داشته است. در واقع حیطه وظیفه حقوق فقط جامعه است اما اخلاق به حوزه فردی هم وارد میشود. شاید یک سری از فعل و انفعالات اصلا نمود و جلوه بیرونی نداشته باشند. حقوق در مورد این مسایل ساکت است و اظهار نظری نمیکند اما اخلاق آنها را نیز به چالش میکشد.
اداره جامعه با حقوق
اگر چه تقویت مبانی اخلاقی در جامعه بسیاری مشکلات حقوقی را مرتفع میکند اما باید مدنظر داشت که اداره جامعه صرفا با یک سری بایدها و نبایدهای اخلاقی امکانپذیر نیست. مدیران جامعه برای برقراری عدالت در جامعه همیشه باید در صدد تصویب و اجرای قوانین متقن با ضمانت اجرای کافی باشند تا بتوانند عدالت را به طور کامل در کشور اجرا کنند. در واقع حقوق و اخلاق باید همسو با یکدیگر در جامعه رواج داده شوند.
در قرآن کریم نیز به این مساله اشاره شده است؛ «ان الله یامر بالعدل و الاحسان » (90 نحل) مفسران در توضيح اين جمله ميگويند: «چه قانوني از عدل وسيعتر و گيراتر و جامعتر تصور ميشود عدل به معني واقعي كلمه آن است كه هر چيزي در جاي خود باشد. بنابراين هرگونه انحراف، افراط، تفريط تجاوز از حد، تجاوز به حقوق ديگران بر خلاف عدل است. اما از آنجا كه عدالت با همه قدرت و شكوه و تاثيرش در مواقع بحراني و استثنايي به تنهايي كارساز نيست، بلافاصله دستور به احسان را پشت سر آن ميآورد در حديثي از حضرت علي عليه السلام ميخوانيم: « العدلُ الانصافُ و الاحسانُ التفضُّلُ » و در حديث ديگر از پيامبر صليالله عليه و آله ميخوانيم «جِماعُ التقوي في قولِهِ تعالي إن اللّهَ يأمُرُ بالعدلِ و الاحسانِ» (تفسير نمونه، ج 11، صص 366-372).
حقوق، اخلاق و رسانه ها
از مباحث مطرح شده استفاده می کنیم تا مفهوم اخلاق رسانه ای و روزنامه نگاری اخلاق مدارانه را بررسی کنیم. یکی از ایرادهایی که در مورد «اخلاق رسانهها» مطرح میشود، کلی بودن این مفهوم و ابهام آن است. بسیاری از نظریهپردازان و نیز دستاندرکاران امور اجرایی رسانهها که علاقهمند به رعایت اصول و موازین اخلاقی در کار خود هستند، نامعلوم بودن معیارها و قابلیت آن برای برداشتها و تفسیرهای متفاوت را از موانعِ مهم حاکمیت اخلاق در عرصه رسانهها میدانند.
بيان این ایراد از نظر برخی چندان قوی است که معتقدند اصولا نمیتوان از اخلاق رسانهها سخن گفت؛ چرا که کار رسانهها آنقدر پیچیده و گسترده و عبارت اخلاق رسانهها،" آن قدر مبهم و مشکلزا است که نمیتوان به سلامت از این بحث خارج شد.»
راهحلهایی نیز برای رفع مشکل مذکور ارایه شده است. درست است که کمتر میتوان نسخهای عمومی از اخلاق برای همگان پیچید و معیارهایی به دست داد که هر کس در هرجا و در هر حادثهای بتواند از آن تکلیف واحد اخلاقی استنباط کند امّا واقعیت آن است که در این باره باید بیشتر از هر چیز به قضاوت وجدان و داوری فطرت آدمیان اعتماد و اتکا کرد؛ این خصوصیت اصلی و تفاوت دادههای اخلاقی با مقررات حقوقی است و گفتیم که اصولاً ضمانت اجرا و پشتیبان عملی آن نیز همین است. اما این گفته به معنای تسلیم شدن در برابر حوادث و تن دادن به استنباطهای افراد گوناگون و احتمالاً هرجومرج اخلاقی نیست. تبیین اصول اخلاقی و ضرورت اجرای آن، تکیه بر تأثیر مستقیم رعایت موازین اخلاقی بر اعتمادسازی بین مخاطبان و انجام بهتر فعالیت های حرفهای، تقویت جایگاه نظارت های صنفی و درونی و برگزاری مستمر دورههای آموزشی کاربردی، از جمله راهکارهایی است که میتواند از ابهامهای علمی یا اشکال های عملی بکاهد.
استانداردسازی و ضابطهمند کردن اصول اخلاق رسانهای
با وجود تمام آنچه گفته شد و تاكيدي كه ائمه اطهار (ع) بر امر اخلاق داشتهاند بايد گفت كه تا متني سامانيافته بدين منظور وجود نداشته باشد نميتوان قضاوت كاملي درباره اعمال اين اخلاق داشت. با اینکه برخورداری از فرهنگ و معارف آسمانیِ اسلام و داشتن تمدنی بزرگ و پیشروانه ایجاب میکند که کشور ما، افزون بر رعایت اصول و موزاین اخلاق حرفهای، در معیارسازی، تبیین و تدوین نظام نامههای اخلاق رسانهای پیشگام باشد متأسفانه هنوز هم شاهد نتیجه در خور نیستیم گرچه تلاشهایی نیز صورت گرفته است.
اخلاق رسانهاي متولي ميخواهد
اولین اقدام عملی برای ایفای این رسالت بزرگ در سالهای قبل از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد. پیشنهاد برگزاری «نخستین هماندیشی اخلاق مطبوعاتی روزنامهنگار مسلمان» در آن سال جامه تحقق پوشید و همایشی با حضور متفکران و فعالان رسانهای مسلمان از داخل و نزدیک به 30 کشور جهان برپاشد.
در این همایش چند روزه که هم زمانی و تناسب امیدبخشی با سالروز بعثت پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلم داشت، علاوه بر حدود یکصد مقاله پذیرفته شده، مصاحبههایِ علمیِ متعددی انجام شد و منابع مفیدی نیز تألیف یا ترجمه و منتشر گردید. دبیر علمی این همایش معتقد است:«روزنامهنگاری به عنوان حرفهای که بدون هیچ تردید و خواهناخواه با اجتماع و حقوق شهروندان ارتباط دارد، نیازمند ترسیم حدود و قواعدی است که مراعات آنها از سویی موجب تضمین حقوق جامعه و از سوی دیگر موجب فراغت خیال و آزادی عمل اهل آن حرفه در مرزهای تعیین شده شود؛ ضرورتی که هیچیک از حرفهها و مشاغل اجتماعی بینیاز از آن نیست.»
رونامهنگار به معنای عام آن که در برگیرنده تمام عوامل انسانی مؤثر در شکلگیری مطبوعات است، برای ایفای نقش حساس و مهم خود به ناچار باید از قواعد و ضوابط روشن و مدونی برخوردار باشد تا دغدغه پایمالسازی ناخواسته حقوق و حیثیت دیگران مرتفع شود.هر چند اين همايش آثار و بركتهاي فراواني از خود بجاي گذشت به نحوي كه پس سالها از زمان برگزاري آن هنوز به مصوبات و اسناد علمي توليد شده در آن در رسانههاي و مجامع علمي استناد شده و از آنها استفاده ميشود، اما متاسفانه شاهد ادامه چنين نشستهايي نبودهايم. اگر هم مراسم و همايشهايي برگزار شده است جنبه رسانهاي آن بر جنبه علميش چربش داشته و آثار آن خيلي زود از ذهن روزنامهنگاران اخلاقمدار پاك شده است.
برچسبها: حقوق یا اخلاق
ادامه مطلب
